پتو رو میپیچم دورِ خودم و به این فکر میکنم که اگه فقط به اندازهی یک اپسیلون و نه بیشتر، شیطنت توی وجودم بود خیلی راحت میتونستم یه زندگی رو تا مرزِ نابودی پیش ببرم. اما من سکوت کردم و صبر! نتیجه نداد. بدتر شد. حالا وسطِ یه پیلهام که پروانگیم رو بدجور به سخره گرفته. تقریباً از همهی موجوداتِ دوپایی که آدم خطابشون میکنیم فاصله گرفتم و مدام با خودم کلنجار میرم. این که وقتی آقایی متاهل، پدری که فرزندِ دومش توی راهه، بهت ابرازِ علاقه میکنه باید چکار کرد. سیلیِ آبدار؟! بد و بیراه؟! فریاد؟! نه. فقط سکوت! همیشه که سکوت علامتِ رضا نیست. گاهی به این معناست که رفتارِ طرفِ مقابل، اونقدر وقیحانهست که حتی لایقِ سیلیِ آبدار هم نیست. دیگه هیچی از انسانیت نمونده. شاید هم معنیِ لغاتی مثلِ وفاداری و عشق و تعهد تغییر کرده و من بیخبرم. قرار نبود دنیا تا این اندازه کریه و خاکستری باشه. قرار نبود...
۶۷ نظر
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۰۹:۳۸
امیررضا کامیار
من وقتی نسبت به موضوعی رضایت نداشته باشم سکوت میکنم :)
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۰۹:۴۲
معلمی از جنس اینده
بازم مثل همیشه عالی بود حوا جان
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۰۹:۴۸
رزمنده ..
سلام مومن. جزاکم الله خیرا
عرض کنم که جسارتاً شما به درخواست اون بنده خدا، جواب مثبت دادید؟
از سوال صریحم ناراحت نشید...کلی دارم می پرسم...
وقتی چنین اتفاقی میفته برای یه فرد نوعی، اگه جواب منفی بده، یعنی دنیا اونقدرها هم کریه نیست چون شخصی به پاکدامنی خود او هنوز هست...
اگه هم جواب مثبت بده، باز دنیا اونقدر کریه نیست چون او فقط از دریچه دید خودش داره نگاه می کنه...
می خوام بگم نمیشه هر چیزی را به کل، تعمیم داد...
و البته صبر همیشه کارساز بوده فقط اینکه در برابر چه چیزی شما صبور باشید اهمیت داره...
در همین مورد هم شما برای پاکدامنی صبورید و این ارزشه...
اما این مشکل را می تونید با پدر و مادرتون مطرح کنید...قطعا اونها جلوی این کار را می گیرند...نگران نباشید
عاقبتتون به خیر به حق حضرت ابوتراب
یا علی
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۰۹:۵۵
حمید آبان
اما شد، کریه و خاکستری، حتی سیاه، سیاه پررنگ ...
نمیدونم ما آدما داریم چیکار میکنیم، بعضی وقت ها فکر میکنم ما هم موجودات دوپایی هستیم مثل بقیه جونور ها، هیچ وجه تمایزی هم نداریم!
به چیزهایی که فکر و ذهن شما رو درگیر میکنه اینچنین و ناراحتتون میکنه فکر نکنید، اونهایی که ناراحتتون میکنن هم حذف کنید، هم از زندگی، هم از فکر و ذهن...
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۰:۰۱
جناب قدح
سلام
گاهی یه سکوت معنادار میتونه پر از حرف باشه ...
گذشته از اصل ماجرا ، خیلی هنرمندانه به رشته ی تحریر در اومده :)
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۰:۰۷
نسر ین
متاسفانه تعدادشون هم کم نیست
تو همین بلاگستان فراوان هستن متاهل هایی که بدشون نمیاد با بقیه هم روابط صمیمانهای ترتیب بدن. وقتی تعهد از تاهل حذف میشه همین میشه دیگه، وقاحت به حدی میرسه که حتی تاهل یه عده رو ماهها بعد میتونی تشخیص بدی. به نظرم وقتی آروم شدی، یه جواب دندان شکن بده بهش، چون سکوت خیلی نجیبانه است برای همچین موجودی. لایق برخورد نجیب نیست گمونم.
درکت میکنم عزیزم، امیدوارم خیلی زود بهتر بشه حالت :)
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۰:۰۹
رزمنده ..
مجددا سلام عرض شد
خوبه گفتم "دارم کلی می پرسم"(لبخند)
مومن خدا، این اتفاق ممکنه برای هر کسی اتفاق بیفته...
قطعا شما آدم این کار نیستید...در این شکی نیست...
همونطور که عرض کردم در حالت کلی، دقت کن! در حالت کلی، چه شخص، جواب مثبت بده و چه منفی، نمی تونه نتیجه گیری ای که می کنه را به کل تعمیم بده....
افتاد الان؟(لبخند)
اینکه عرض کردم پدر و مادرتون، می تونند این مشکل را حل کنند که منظورم به شما نبود که...یه بار دیگه عرایض رزمنده را بخونید لطفا...
اگه اون بنده خداها، به شما مطمئن نبودند که کیلومترها دورتر به دانشگاه نمی رفتید...
مورد داشتیم که چنین اتفاقی افتاده و فرد خاطی ،از بستگان نزدیک بوده و اون دختر بنده خدا، نمی تونسته به کشی حرف بزنه..از طرفی هم اون شخص را می دیده، در عذاب بوده...
عرض بنده این بود پدر و مادر چون اشخاص آبدیده ای هستند بهتر می تونند راهکار ارائه بدن برای رفع مشکل...برای اینکه شما دیگه عصبانی نباشید(لبخند)
دیگه دنیا را کریه نبینید(لبخند)
رسوندم مطلبو؟
قوری که دوباره برداشت نکردید؟(لبخند)
عاقبتتون به خیر به حق حضرت ابوتراب
یا علی
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۰:۲۰
دریا _ گاه نوشته های من
نمیدونم باید چکار کرد با این آدمها
انسانیت را به گند کشیدند
تا حالا دوبار برای من پیش آمده و خیلی هم اذیت شدم
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۰:۲۲
معلمی از جنس اینده
گاهی انسان در موقعیتی قرار می گیرید که نمی تواند درست تصمیم بگیرید امیدورام که حالت خوب شود.
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۰:۳۰
ع . شکیبا
ما بی شناسنامه نیستیم، ما از مردم جدا نمی باشیم، محل مهر جیره بندی قند و شکر، مهر شرکت در انتخابات ریاست جمهوری.
ما بی شناسنامه نیستیم، اولاد زجر کشیده آل عبا، فرزندان زندان های بی نام و نشان و حبس ها و دخمه های فراموش، ما بی شناسنامه نیستیم ،اهل قنوتیم، ساکن دهستان نیایش و بچه جنوب عشقیم، کبوتران قباپوشی که بال در خون شهیدان کربلا نهاده ایم و عمری بر شاخه ها مرثیه خوان ذبح بنی آدم ، ما از امتزاج دو ایمان بدوی روستائی از تصادم دو عدم ساده بوجود آمده ایم، با هیچ کس هیچ فرقی نداریم و نمازمان را اول وقت می خوانیم.
ما محصول آن لحظاتی هستیم که خسته از بیل و رنجور از داس خیمه دعائی برافراشته اند، ما سادهنشینان کاخ ویرانه فقر و فنائیم. پنجره هائی که روبسوی افق سبز توکل باز می شوند، ما مثل کتابی در هر گوشه خاک و در هر لحظه از روزگار باز می شویم و دیگران را از خود باخبر می کنیم.
ما مثل وضو ساده و پاکیم، عین افطار بی آلایش و معصومیم، ما را میشود در هر گوشه مسجد پیدا کرد. در هر جنسی جستجو نمود، با هر دردی دریافت، ما مثل تلاوت غمگینیم، مثل تکبیر حالت خنجر داریم، و دوستان ما شیران روز و پارسایان شبند، از نوح به بعد تا کربلا و هویزه وتا هویزه حضور داریم، پشت هر سنگی روییده ایم، با هر بوته ای رسیده ایم، بر هر شاخی بر داده ایم، ما در این آب و خاک سبز می شویم ما بی شناسنامه نیستیم.
ما بی شناسنامه نیستیم، اولاد زجر کشیده آل عبا، فرزندان زندان های بی نام و نشان و حبس ها و دخمه های فراموش، ما بی شناسنامه نیستیم ،اهل قنوتیم، ساکن دهستان نیایش و بچه جنوب عشقیم، کبوتران قباپوشی که بال در خون شهیدان کربلا نهاده ایم و عمری بر شاخه ها مرثیه خوان ذبح بنی آدم ، ما از امتزاج دو ایمان بدوی روستائی از تصادم دو عدم ساده بوجود آمده ایم، با هیچ کس هیچ فرقی نداریم و نمازمان را اول وقت می خوانیم.
ما محصول آن لحظاتی هستیم که خسته از بیل و رنجور از داس خیمه دعائی برافراشته اند، ما سادهنشینان کاخ ویرانه فقر و فنائیم. پنجره هائی که روبسوی افق سبز توکل باز می شوند، ما مثل کتابی در هر گوشه خاک و در هر لحظه از روزگار باز می شویم و دیگران را از خود باخبر می کنیم.
ما مثل وضو ساده و پاکیم، عین افطار بی آلایش و معصومیم، ما را میشود در هر گوشه مسجد پیدا کرد. در هر جنسی جستجو نمود، با هر دردی دریافت، ما مثل تلاوت غمگینیم، مثل تکبیر حالت خنجر داریم، و دوستان ما شیران روز و پارسایان شبند، از نوح به بعد تا کربلا و هویزه وتا هویزه حضور داریم، پشت هر سنگی روییده ایم، با هر بوته ای رسیده ایم، بر هر شاخی بر داده ایم، ما در این آب و خاک سبز می شویم ما بی شناسنامه نیستیم.
شادی روح مطهرش صلوات
مطالب بیشتر در مورد شهید دکتر بهشتی
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۰:۳۴
BooM BooM
وفاداری و عشق و تعهد هیچ وقت معنیشون عوض نمیشه. اما آدما میتونن عوضی بشن. پست خیلی ناراحت کننده ای بود :( سکوت در مقابل چنین افرادی جواب نمیده. یه ملت یاد گرفتن که کلا کاددار فک کنن. چنین نسلی باید از روی خاک برچیده بشه. هنوز هم خیلی زمان نگذشته که از ماها به عنوان ناموس پرست و خوش غیرت یاد میکردن. به کجا داریم میریم ما :| جوونای 30 سال پیشمون کجان.
+ عکس و آدرس بدید جنازه تحویل بگیرین :)))
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۰:۴۵
روناک رخساری
عه چه جالب منم دیروز همینو نوشتم تو وبم. پسره پیشنهاد آشنایی داده بهش گفتم نه با یکی دارم صحبت می کنم برای ازدواج . نمی تونم همزمان به کس دیگه ای فکر کنم. گفت من که برای ازدواج نمیگم. با هم آشنا بشیم من دوستت دارم. یعنی این دوستت دارمش منو کشت
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۰:۵۰
ستوده ••
نمیدونم چی بگم و حتی نمیدونم این ماجرا از کجا سرچشمه میگیره و چطور میشه یه آدم به خودش همچین اجازه ای رو میده
هی دلم میخواد برم غرب ببینم اونجا اینجوریه؟
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۰:۵۸
همراز دل
متأسفانه عشق، محبت وفاداری و تعهد آنقدر واژههای دمدستی شدند که دیگه رنگ اصالتشون رو اگه نشه گفت محو و نابود شده، خیلی خیلی کمرنگ شده طوری که خیلیا خیلی راحت اونا زیرپاشون له میکنن و عین خیالشون هم نیست چون گوش شنوایی برای شنیدن صدای فریاد پنهان این کلمات پرارزش ندارن.
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۱:۰۰
BooM BooM
سه نقطه خدایی یعنی چی :/ لااقل لبخند میزندین :دی
.
کاملا جدی :)
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۱:۰۱
روناک رخساری
فدات بشم
به دو نفر همزمان فکر کردنش بخوره تو سرش. غیرتش منو کشت. میگه دوستت دارم. همزمان با خواستگارت هم حرف بزن ولی من برای ازدواج نمیخوامت. بیا با هم آشنا بشیم! این دیگه نوبر بود
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۱:۰۲
الهه ...
یکی از دردناکترین آمارهایی که چند وقت پیش خوندم، این بود که ۸۰ درصد افراد در سطوح مختلف خیانت میکنن.( یادم نیست منبعش کجا و چی بود، ولی حتی اگه نصف این آمار هم درست باشه، بیش از حد زیاده.) این هم یکی از سطوحش...
و خب این بلاتکلیفیت رو درک میکنم. خودت پشیمون نشی، آبروی طرف نره، اگه بگی بعدا به خودت تهمتهای الکی نزنن و خیلی چیزای دیگه. امیدوارم موضوع یه جور خوبی حل بشه:)
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۱:۰۴
BooM BooM
عجب... سه نقطه چقدر مفهوم داره ^_^
.
موفق باشید و برای امتحانات هم خدا قوت :دی
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۲:۰۷
جَوونِ تنها
بعضی وقتها آدم میگه فلان کارو انجام بدم تا آینده بهتر بشه ولی متاسفانه بدتر میشه و نمیشه کاریش کرد و جهانم روز به روز داره بدتر میشه چرا قرار نبود، قرار بود، اونقدر قرار خاکستری میشه که منجر به یه اتفاق بزرگ میشه!!
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۲:۲۹
🔹🔹نیلگون 🔹🔹
واقعا ادم از وقاحت بعضی ها شوکه میشه .. یه نگاه به طرفشون نمیندازن بگن اقا اصلا به این خانوم محترم میخوره همچین پیشنهاد بی شرمانه ای رو قبول کنه؟!
موندم چطور به خودشون همچین اجازه ای میدن!
متاسفانه اینطور مواقع دختره که اسیب میبینه و از نظر روحی روانی اذیت میشه.خدا نگذره از همچین مردایی.
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۲:۵۳
علی رضا
تا بوده همین بوده
(کلمه و جمله دیگه ای بهش اضافه نمیکنم)
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۲:۵۶
هـی وا
ای بابا چه اشکالی داره؟
تا 4 تا که اشکالی نداره :دی
کار حرامی انجام نداره بنده خدا
اینکه یه خانم متاهل میاد و پیشنهاد میده رو چی میگید اونوقت؟
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۲:۵۶
فرشته ی روی زمین
آره معنی این کلمه ها تغییر کرده...
فقط خدا کنه بخیر بگذره : (
فقط خدا کنه بخیر بگذره : (
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۳:۱۹
نویسنده آشنا
توکل بر خدایت کن کفایت میکند حتما اگر خالص شوی با او صدایت میکند حتما :)
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۳:۴۰
احسان
چه وقیحانه!!
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۳:۴۱
احسان
هنوزم دیر نشده. جواب اینطور افرادو باید داد.
بخاطر خانومش جوابشو باید داد.
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۴:۱۰
yasna sadat
ای خدا
ای خدا
چقد لعنتی ان اینا....
فقط باید برن زیر دستگاه پرس همین
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۵:۱۴
رهایی بخش
گاهی می توان تاسف جوجه گنجشکی خورد که بعد از اولین پرواز، باد شدید امد و به صخره خورد. گاهی می توان تاسف درختی خورد که صاعقه ای امد و تنه سبزش را تبدیل به خاکستر سیاه کرد. اما نمی توان به حال شغالی که به جنگ شیر رفت ناراحت شد. نمی توان به حال سگی که بخاطر خوردن استخوان بزرگ خفه شد، افسوس خورد.
شاید تو این روزهای شلوغت درگیر این باشی چرا به من گفت؟!! آدم های هستند که بهت سیلی می زنند تا اینکه روزتو خراب کنند. اینجا ادمی موفق میشه که اهمیت نده. اما برای اجتناب از این رفتارها به برخورد نیاز هست. برخوردی ماثر و در کمترین زمان ممکن.
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۶:۳۰
هلما ...
گند خیلی چیزا دراومده :|
حالم بهم میخوره از لجن زاری که اسمش دنیاست و پر شده از خیانت و جنایت و دورویی و بی ادبی و هزارتا کثافت دیگه!
انگار که بی اخلاقی تو هرچیزی شده ارزش :|
با این نگرش و نظرتون به ازدواج مجدد مسئله ی ازدواج پیامبر چطور براتون حل شده؟ یا معصومین دیگه؟
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۶:۴۴
ح م کامران نیرومند
سلام ،
عشق انسانیت و مردانگی بود و هست و هرگز نابود نمی شود، و در نا امیدی بسی امید هست پایان سیه روزی شبی مفید است
زنده باشی حوا خانم، چه بسیار خانم ها که مردتر از امثال من بودند و هستند..
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۱۸:۲۴
Mehrdad Hassani
نسلی هستیم که خواسته قلیلی و ناخواسته کثیری گرفتار ظلم به کلمات شدهایم...مفاهیمی مانند عشق، ایمان،صبر، و و و و خیلی از مشکلات فرهنگی ما از همینجا ناشی بشه...شاید
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۲۰:۰۸
بهارنارنج :)
و لجننننننن
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۲۰:۱۴
یه بنده خدا
:/
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۲۱:۰۷
MIS _REIHANE
سلام حوا.
احتمالا تو این همه گیرو داد و خستگی چنین پیشنهادی دهن ادمو ببنده.و به قول معروف.ما هیچ.ما نگاه.
چهارشنبه ۵ تیر ۹۸ , ۲۲:۲۳
حـــــ ـمــیـد
سلام
همونطور که خودتون هم ذکر کردید گاهی هرچه قدر سکوت کنید مشکل حل نمیشه البته راه حل مناسبیه اگه کارساز باشه
شاید لازم باشه کمی هم بجنگید نه برای پیروزی ( با این خیال که اون شخص رو به سزای عملش برسونید) برای این که حریمتون حفظ شه . اما این راه خیلی هم مناسب نیست با این که شاید بدی چندانی در ظاهرش پیدا نباشه اما خیلی برام سخته که به خانمی بگم برای حفظ حریمت بجنگ و دور از نظرم نیست که عوارض بدی داشته باشه... ( منظورم از جنگ اینه که حرفی بزنید تا اون شخص مزاحمتون نشه )
به خانوادتون حتما رجوع کنید شاید دوست نداشته باشید به دلایلی؛ اما خیلی مهمه که خودتونو تو این قضیه تنها حس نکنید. یه حس امنیتی طلب کنید همیشه از پدرتون و خانواده. گمان نکنید که فکر میکردن هیچ مشکلی براتون پیش نمیاد ظنتون این باشه که ازتون حمایت خواهند کرد و شما از حمایتشون حتما راضی میشید. خیلی مهمه برای یک خانوم که از خانوادش امنیتش رو تامین کنه.
این جور مشکل ها کمش هم زیاده البته تو این دوره زمونه خیلی معمول شده حتما با متخصص مشورت کنید حتما بهتر از من و امثال بنده مشاورتون خواهند بود...
در پناه حضرت حق باشید همیشه :)
پنجشنبه ۶ تیر ۹۸ , ۰۲:۱۳
فاطمه (مرضیه)
چقدر لحظه سختی بوده برات
چقدر سخته که آدم با این زشتی ها روبرو می شه
پنجشنبه ۶ تیر ۹۸ , ۰۶:۲۷
Fight ...
پیرو حرف آقا رزمنده ، من یک مثال نقض میشناسم برای این پستتون .
یکی از دوستان که بیماری قلبی داره و عمل بازِ قلب انجام داده با خانمش دچار مشکل هست . و مدام دعوا دارن و یه بچه هم دارن . چندین بار تا مرز طلاق پیش رفتن اما به خاطر بچه جلوش رو گرفتن . اما این رفیقم داشت نابود می شد که به ذهنش زد که شاید تنها راه ازدواج مجدده . با خودش می گفت شاید اگه احساسات وعواطفم جای دیگه تامین بشه بتونم همین زندگی رو هم یک جوری جمع و جور کنم ...
یه مورد پیدا کرد . رفت قضیه رو مطرح کرد . و اون خانم هم خیلی محترامانه بعد از شنیدن صحبت های این آقا توضیح داد و گفت امکانش نیست . و دیگه هم کش پیدا نکرد و تمام شد ... و جالب این که اون مورد یه دختر مجرد بود که از قبل میشناختش !
این هم مثال نقض بود برای این که ازدواج مجدد همیشه از سر هوا و هوس نیست و گاهی بهش به عنوان تنها راه چاره نگاه میشه . و این که سکوت همیشه خوب نیست .
پنجشنبه ۶ تیر ۹۸ , ۱۲:۲۸
bright future
بنظرم بهترین کار اینه که به همسرش بگی.
تا دیگه از این غلطا نکنه.
تا دیگه از این غلطا نکنه.
پنجشنبه ۶ تیر ۹۸ , ۱۴:۰۸
قاسم صفایی نژاد
خدا عاقبت هممون رو بخیر کنه
پنجشنبه ۶ تیر ۹۸ , ۲۰:۰۴
mehdi jdlil
what the fuzk
پنجشنبه ۶ تیر ۹۸ , ۲۰:۰۵
mehdi jdlil
حوا کیست؟ رابین هود کیست؟ هه هه هه هه ههه هههه هههههههه
پنجشنبه ۶ تیر ۹۸ , ۲۱:۴۵
رهگذر ۳
توی هشت میلیارد آدم، بالاخره همه خوب نیستن؛ مهم اینه آدم خودش درست فکر کنه، درست حرف بزنه، و درست عمل کنه.
آدم اسیر شهوت نگاهش بشه بد دردی هست، توجیه هم نداره، تا مرز طلاق بری و وایستی و پای نفر سوم رو باز کنی؟... لازم نیست قضاوت کنیم، اما لازمم نیست توجیه کنیم! اونم در این حد!
بهترین راه در برابر سیاهی های دنیا، توجه و تمرکز روی «خوبیهای موجود» هست؛ فکر میکنم اونقدر نکتههای خوب هست که این مسائل جلب توجه نکنه.
میگن عدم بیشتره یا بود؟...سوال جالبی هست دید آدم رو برای خودش روشن میکنه.
پنجشنبه ۶ تیر ۹۸ , ۲۲:۰۹
00:00 :.
:)
پنجشنبه ۶ تیر ۹۸ , ۲۳:۳۰
محمد رضا
حداقل به خاطرم منم که شده
یه جفت پا برو تو صورتش :/
همینا هستن که دوتا دوتا برمیدارن از اینور کم میاد به من نمیرسه:|
خواستم فضا عوض بشه:)
ولی گذشته از شوخی برو یکی ترجیحا در جمع بخوابون تو گوشش ، این ادم یه جواب محکم نگیره میره سراغ یه حوای دیگه!
برای عنوان:
هرکس از ره می رسد می گوید من هم عاشقم
الغرض میخواهم بگویم این ره عشق است ره حمام نیست!
پنجشنبه ۶ تیر ۹۸ , ۲۳:۵۲
آرام :)
آدم صحبت میکنه :
کی بوده بزنم بکشمش !
چند بار بگم تو خونه بمون :/
همش هم با من قهری :|
به تو آفرین میگم دیگه حوا خودمی 😎
اما باید میزدی تو دهنش 👿
#
خوبی ؟
یه آدمایی پیدا میشه که نمیدونی آدم هستن یا از حیوان حیوان تر !
جمعه ۷ تیر ۹۸ , ۱۶:۰۲
آرام :)
خب خانوم حوا جان ، تو هی میگی نیا خونه نیااا :/
دیدی آخر بهم نیاز پیدا کردی 😎😍
این با زدن کارش نمیشه باید بزنم داغونش کنم 😈
+ممنون خوبم :)
یه عده هم اینجوری اند، دیگرخواه! حرمسرا هم داشته باشند باز یکی دیگه هم می خوان...بی ترمز!
جمعه ۷ تیر ۹۸ , ۱۸:۱۶
محسن ارما
.
شنبه ۸ تیر ۹۸ , ۱۸:۳۵
سارا سماواتی منفرد
سلام
چقدر زشت و زننده ... و تاسف انگیز
هزاران بار نظیر این اتفاق هر روز جایی و مکانی تکرار میشه.
بعضی ها مثل حیوان هستند و رفتار و اعمالشان غریزی هست بهشون نمیشه خرده گرفت بلکه مثل حیوانات باید باهاشون رفتار کرد چون متوجه رفتار انسانی نخواهند شد.
شنبه ۸ تیر ۹۸ , ۲۲:۳۸
سبو ....
به نظرم مرد ها خیلی وقت ها از سر نادونی و هوس های زود گذر بعضی غلطا رو میکنند این زن هست که باید حرمت و جایگاه خودش رو نگه داره همیشه به این فکر کنه که به قول خودت خیلی قشنگ گفتی یه ذره شیطنت داشته باشی یه زندگی رو به هم بریزی خیلی کارت درست بوده
باید به فکر زندگی هم دیگه باشیم و به هم رحم کنیم تا خدا بهمون رحم کنه
يكشنبه ۹ تیر ۹۸ , ۱۷:۳۳
جناب قدح
سلام حوا بانو
الان حالتون بهتره؟
دوشنبه ۱۰ تیر ۹۸ , ۲۲:۴۲
جناب قدح
به به به
بسلامتی ان شاءالله :) خوش بگذره
سه شنبه ۱۱ تیر ۹۸ , ۲۳:۱۲
Mohsen Farajollahi シ
یک آدم بخاطر جفتک انداختن یک خر خودش رو ناراحت نمیکنه. میفهمم اینجور چیز ها واقعا اذیت کننده هستن علی الخصوص توی محیط های کاری. مشابهش رو هم تقریبا شنیدم ولی خب ارزشش رو نداره فکرتون رو بابت این چیزا درگیر کنین. شنیدن این چیزا واقعا منو هم ناراحت میکنه ولی خب دنیا همینطوره توش آدم های خوب هم هست آدم های عوضی هم پیدا میشه (بابت لحنم واقعا ببخشید ولی کلمه مشابهی پیدا نکردم!) اگر بابام بود حساب طرف رو میرسید که دیگه از این غلطا نکنه :)) تا وقتی که به عفتتون ایمان دارین این چیزا زیاد مشکل نیست. به خدا توکل کنین همیشه یک سورپرایزی هست :)
چهارشنبه ۱۲ تیر ۹۸ , ۰۷:۴۷
محمد برزین
شاید نوشته ام بد تعبیر شود اما باید بگویم
گفتیم آزادتر شویم تا چشم و دلها شیر شوند
دچار هرزگی چشم شدیم
گفتیم بگذارید مردم با همان لباس راحتی در خیابان ها بچرخند روسری از سر بردارند قلاده به دست، سگشان را دور دور ببرند
اما سگ شان کودکمان را گاز گرفت و خودشان هارمان کردند.
آن مرد وفاداری و تعهدش را به چه فروخت؟ به راحتی ما؟ به سادگی ما؟ به ابهت ما؟ به نگاه ما، به کلام ما؟ به ... یاخرده شیشه های وجودش کارش را به اینجا رساند؟ یا کثافتی هاش بیرون زد؟
ما مقصریم
گاهی مرد
گاهی زن
ببخشید
حتی یک حرف از کامنت را به خودتان نگیرید.
الهی این پاکی ادامه داشته باشد.
چهارشنبه ۱۲ تیر ۹۸ , ۱۳:۲۹
جناب قدح
رسیدین خونه ؟
+ روزت مبارک " دختر" ی از نسل حوا :)
چهارشنبه ۱۲ تیر ۹۸ , ۱۴:۴۳
اکبر صیادی
http://pmobilestore.blog.ir/ به وبلاگ من هم سر بزنید
پنجشنبه ۱۳ تیر ۹۸ , ۱۱:۴۰
رزمنده ..
سلام مومن. جزاکم الله خیرا
ولادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و روز دختر، صمیمانه بر شما مبارک
عاقبتتون به خیر به حق حضرت ابوتراب
یا علی
پنجشنبه ۱۳ تیر ۹۸ , ۱۵:۵۰
نیلی
کاش حداقل جزو کسایی باشه که لازم نباشه چشمت به چشمش بیوفته.
شنبه ۱۵ تیر ۹۸ , ۱۶:۱۹
بق بقو
سکوتم معنی رضایت نیست بلکه دلم اهل شکایت نیست!
شنبه ۱۵ تیر ۹۸ , ۲۳:۵۶
فرشته ...
این دومین باره توی امروز که دلم میخواست یه کاره ای بودم تا این ادم ها رو میدادن دست من...
میزان لجن دنیا از حد هشدار و درمان و ... گذشته دیگه، راهش آتیش زدنه دیگه :(
دوشنبه ۱۷ تیر ۹۸ , ۱۵:۰۸
ماه گیسو
به وفور زیادن... من از همجنسامم زیاد دیدم همچین چیزیو!
سه شنبه ۱۸ تیر ۹۸ , ۱۵:۴۸
شفق تیرزاد (*_*)
باید با زانو می زدی روی (بوووق)... :/
هم سکوته و هم جواب :)
چطور بود؟ 🙄
نتایجمم اومد الحمدلله خیلی خوب بود. دعا کنید این آزمونا و این روزا هم به خیر بگذره، پشت سر هم... 🥴🤯😳😄
منم دعا میکنم یه شیرینی خوب بعد این همه مدت نصیبتون بشه، بعد این قضایای... امیدوارم بهترینها براتون باشه :)
چه خبری 🤭 ؟!
دعا بود اونم برای شما، خبر از خودم نبود 😅...
عید میلاد هم مبارکتون باشه ان شاء الله.
تعطیلات خوبی داشته باشید 🍀
الحمدلله 😊 مشتاق کلی از این خبرهای خوب، که هرکدومش بهتر از قبلی باشه و بهترین زمان خودش...
🍀
جودی! کاملا با تو موافق هستم که عده ای از مردم هرگز زندگی نمی کنند و زندگی را یک مسابقه دو می دانند و می خواهند هرچه زودتر به هدفی که در افق دوردست است دست یابند و متوجه نمی شوند که آن قدرخسته شده اند که شاید نتوانند به مقصد برسند و اگر هم برسند ناگهان خود را در پایان خط می بینند. درحالی که نه به مسیر توجه داشته اند و نه لذتی از آن برده اند.
دیر یا زود آدم پیر و خسته می شود درحالی که از اطراف خود غافل بوده است. آن وقت دیگر رسیدن به آرزوها و اهداف هم برایش بی تفاوت می شود و فقط او می ماند و یک خستگی بی لذت و فرصت و زمانی که ازدست رفته و به دست نخواهد آمد...
جودی عزیزم! درست است، ما به اندازه خاطرات خوشی که از دیگران داریم آنها را دوست داریم و به آنها وابسته می شویم.
هرچه خاطرات خوشمان از شخصی بیشتر باشد علاقه و وابستگی ما بیشتر می شود.
پس هرکسی را بیشتر دوست داریم و می خواهیم که بیشتر دوستمان بدارد باید برایش خاطرات خوش زیادی بسازیم تا بتوانیم در دلش ثبت شویم...
(خوشحال کردن خانواده و خواهری فراموش نشه :) )
اشتیاقی که به دیدارِ
تو
دارد دلِ من
دلِ من داند
و
من دانم
و
دل داند
و
من
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پر بحث تر
آرشیو مطالب
-
آذر ۱۴۰۳ ( ۱ )
-
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
بهمن ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
آبان ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
شهریور ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
مرداد ۱۳۹۹ ( ۳ )
-
تیر ۱۳۹۹ ( ۳ )
-
خرداد ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۲ )
-
اسفند ۱۳۹۸ ( ۲ )
-
بهمن ۱۳۹۸ ( ۱ )
-
دی ۱۳۹۸ ( ۱ )
-
آذر ۱۳۹۸ ( ۳ )
-
آبان ۱۳۹۸ ( ۸ )
-
مهر ۱۳۹۸ ( ۶ )
-
شهریور ۱۳۹۸ ( ۳ )
-
تیر ۱۳۹۸ ( ۳ )
-
خرداد ۱۳۹۸ ( ۲ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۴ )
-
فروردين ۱۳۹۸ ( ۴ )
-
اسفند ۱۳۹۷ ( ۵ )
-
بهمن ۱۳۹۷ ( ۳ )
-
دی ۱۳۹۷ ( ۵ )
-
آذر ۱۳۹۷ ( ۵ )
-
آبان ۱۳۹۷ ( ۵ )
-
مهر ۱۳۹۷ ( ۵ )
-
شهریور ۱۳۹۷ ( ۷ )
-
مرداد ۱۳۹۷ ( ۷ )
-
تیر ۱۳۹۷ ( ۶ )
-
خرداد ۱۳۹۷ ( ۹ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۱۴ )
-
فروردين ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
-
اسفند ۱۳۹۶ ( ۱۱ )
-
بهمن ۱۳۹۶ ( ۷ )
-
دی ۱۳۹۶ ( ۸ )
-
آذر ۱۳۹۶ ( ۷ )
-
آبان ۱۳۹۶ ( ۶ )
-
مهر ۱۳۹۶ ( ۹ )
-
شهریور ۱۳۹۶ ( ۱۳ )
-
مرداد ۱۳۹۶ ( ۱۸ )
-
تیر ۱۳۹۶ ( ۱۲ )
-
خرداد ۱۳۹۶ ( ۲۱ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۱۶ )
-
فروردين ۱۳۹۶ ( ۱۶ )
-
اسفند ۱۳۹۵ ( ۲۰ )
-
بهمن ۱۳۹۵ ( ۱۵ )
-
دی ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
-
آذر ۱۳۹۵ ( ۱۲ )
-
آبان ۱۳۹۵ ( ۹ )
-
مهر ۱۳۹۵ ( ۴ )
-
شهریور ۱۳۹۵ ( ۲۳ )
-
مرداد ۱۳۹۵ ( ۱۷ )
-
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۲ )
-
خرداد ۱۳۹۵ ( ۳۹ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۴۳ )
-
فروردين ۱۳۹۵ ( ۶ )
کمی تفکر