وقتی نهادِ رهبری واردِ عمل می‌شود

همون روزهای اول یه خانمِ مهربون اومدند توی اتاقمون و گفتند از نهادِ رهبریِ دانشگاه اومدند. چند تا برگه هم همراهشون بود که مربوط می‌شد به طرحِ خشتِ اولِ نهاد. و اما چی هست این طرح؟! شما مشخصات و علایقت رو توی برگه‌های مشخصی که بهتون می‌دن می‌نویسی و به چند عدد سوال جواب می‌دی. بعد تمامِ این برگه‌ها رو می‌برن نهاد و چک می‌کنن کی مناسبِ کی هست :| و در ادامه معرفی و اگه یار پسندید مرا بادا بادا مبارک بادا :|

قاطعانه گفتم من این فرم رو پر نمی‌کنم. من و بقیه‌ی بچه‌ها دو ساعتی با ایشون بحث کردیم و نهایتاً قرار شد فرم‌ها رو پر کنیم هفته‌ی بعد بیان تحویل بگیرن. واسه من که فقط و فقط جنبه‌ی سرگرمی داشت. ملاک‌های نجومی نوشتم واقعاً :|

دیشب پتو رو کشیده بودم روی سرم و و فقط چند قدم با خوابِ عمیق فاصله داشتم که یهو درِ اتاق رو زدند. بیدار شدم و روی تختم نشستم. موهام رو از جلوی صورتم کنار زدم و نگاه کردم به ساعت. یه ربع به دوازده بود. یکی از بچه‌ها گفت بفرمایید. در باز شد و همون خانمِ مهربون گفتند سلام بچه‌ها شما تو اتاقتون فرشته فلان دارید؟! یهو چشمشون به من افتاد و لبخند زدند و گفتند عه تو اینجایی من در به در دارم دنبالت می‌گردم! و من با نگاهی پر از علامتِ سوال و تعجب گفتم البته من فرشته نیستم *****ام. نگاهی به برگه‌ی دستشون انداختند و گفتند آره آره اسمت رو فراموش کرده بودم اما چهره‌ات رو یادم بود. سه‌شنبه ساعتِ فلان بیا فلان‌جا و بلافاصله خداحافظی کردند و رفتند. بچه‌ها شروع کردن به خندیدن و من هم گفتم نمی‌رم! که خب همگی گفتن بیجا می‌کنی مگه دستِ خودته که نری :|


+ حضرت محمد (ص): هر کس عاشق بشود و عفت پیشه کند و آنگاه جان دهد، چونان شهید از دنیا رفته است.


+ و قسم به سیب! همون سیبی که تو رو دنبالِ من کشوند و از بهشت بیرون کرد.


+ از خوب‌های پلی‌لیستم هستند :)


چه باحال! منتظر ادامهٔ ماجرا هستم. :دی
مگه قراره ادامه داشته باشه؟! :|
حوا میرفتی 😂😂😂😂😂 چراااا آخه ؟
خخخخ  
یه عروسی میشد :دی
هنوز که سه‌شنبه نرسیده :))

:|
😂😂😂😂😂😂وای دلم چقد خنده دار
چقدر خوشحالم که خندیدی بهار بانو :))
خب مگه سه‌شنبه نمی‌خوای بری سر قرار؟ :)) خب فکر کردم تحکم دوستات جواب داده می‌خوای بری :/
نه :| :))
عروسی دعوتمون کن:)
عروسی نداریم که :)
به قولِ شاعر:
حوصله‌ی دردسری که میاد و نمی‌ره ندارم :|
برو خواهر برو خخخخخخ 
وقت داری تصمیم خودت رو بگیره !

حوا بهت بگم یه بار من یه بخش اداری رفتم کار داشتم بعد خانوم ِیه چند باری گفت دختر خوبی هستیا و در مورد ازدواج ازم سوال کرد منم خب همین جوری یه چیزی گفتم که نه ازدواج چیه باورت میشه بعد از دوهفته اومدن خواستگاریم:/ اگه گفته بودم ازدواج که میکنم باور کن همون جا خواستگاری میکرد :|
بعضیا چرا اینجوری عمل میکنند؟

+نریااا یهو مخ ات رو بزنننا  ( چه جمله ای گفتم)وگرنه میرم به آقای آدم میگماااا بعد انوقت میاد میگه حوای من کجاست😍
از دستِ تو خواهر :))

عجب :|

چی بگم...

+ آخی ^_^
یه چیز می‌گم نخندیا بهم. الآن گرفتم چی شد:/ من آخر پاراگراف اول رو درست نخوندم، الآن دوباره خوندمش. اول فکر کردم این فرم رو بهتون می‌دن که بر حسب شرایطی که نوشتین کار براتون پیدا کنند، واسه همین گفتم منتظر ادامهٔ ماجرام. وا، فرم شوهریابی بهتون می‌دن؟ نریا دختر. تو بخوای بری خودم نمی‌ذارمت :||
ولی حالا فارغ از این صحبت‌ها چرا من انقدر خنگ شدم؟ آخه فرم کاریابی؟ :))
عزیزم :)))

حسِ خودکارِ پشتِ ویترین به آدم دست می‌ده :| شاید زیاد هم بد نباشه اما من اصلاً خوشم نمیاد از این مدل آشنایی.
اینطوری نگو عزیزم. پیش میاد بالاخره :)
دوسه تا از دوستای من با همین واسطه ازدواج کدن خیلی خوشبختن
باید ببینی پیامبر منظورش کدوم عشقه:)
به عشق های الان نمیشه گفت عشق:!
خدا رو شکر :)

درسته :)
صرفاً بازی و سرگرمی هست!
يكشنبه ۱۲ اسفند ۹۷ , ۲۲:۲۲ سارا سماواتی منفرد
آدم کنجکاو میشه بِره ببینه چه خَبَره 😋🙄🤔
:))
چه عجیب
روزِ اول واسه منم عجیب بود. کلی با اوشون بحث کردم! به مامانم هم که گفتم پوکر شدنشون رو از پشتِ گوشی حس کردم :|
چقدر اتفاق عجیبی. من تا حالا تو این ۷ ۸ سالی که دانشگاه بودم چنین چیزی رو ندیدم.

واسه منم عجیب بود.
ملاک های نجومیت رو کاش شرح میدادی :))
عزیزم :*
دقیق یادم نیست :| هر چی به ذهنم می‌رسید نوشتم :))
^_^
من بودم فرم رو پر نمیکردم و نمیرفتم🙂
+چه نهاد های عجیب و غریبی!
:)
+ از این چیزا که زیاده فقط اسم‌هاشون فرق داره.
آخی نداره که الان نگرانت هست 😎
میگه حوامو ندزدن ! گناه داره یه ذره مراعات کن 😒
متولد نشده :| :))
بهش بگو نمی‌رم :|
کی متولد نشده ؟ 
آفرین  حالا چرا پوکر فیس ،بذار قهر کنه برههه 😅
بعدم مگه من خبر رسانم 😶 خودت بهش بگو !
آدم :|
:))
من که نمی‌دونم کیه :|
دقیقا. به نظر من که کلا بده. :دی انگار داری تو دیجی‌کالا دنبال محصول مورد نظرت می‌گردی :/
تا حالا همچین نهادی که کارکردش اینه به گوشم نخورده بود، خیلی عجیب بود برام.
دقیقاً -_-

همچین چیزی رو من یادمه تو ماهِ عسل دیده بودم. حالا نه نهاد ولی یادمه خانمی که مسئولش بود مهمونِ برنامه بود.
الان واقعاً نمخواید برید، یا هنوز تصمیم نگرفتید؟ :)

پست یه جوریه که مخاطب تشنه ادامه‌اش میشه...
نمی‌خوام برم :)

اگه ادامه پیدا کرد می‌نویسم ولی بعید می‌دونم.
يكشنبه ۱۲ اسفند ۹۷ , ۲۲:۵۷ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
برو. بیا واسمون تعریف کنD:
دقیقاً حرفِ بچه‌های اتاقمون همینه :)) می‌گن وُیس بگیر برامون بیار :|
باحاله که
ولی من از این مدل آشنایی خوشم نمیاد.
نه منظورم اینه دوتا حالت وجود داره، یه پست باحال تو وبلاگ و خاطره میشه، یا یه چیز مثبت تر شاید! 
موردِ اول :))
تنها فایده‌اش واسه من این بود که کلی با بچه‌ها خندیدیم :)
قدیمیا انگار اینجوری بوده ازدواجاشون ولی من نمیدونم چرا حس خوبی به این نوع ندارم
آخه هیچی مثلِ قبل نیست سمیرا. همه چی تغییر کرده مخصوصاً آدم‌ها.
برو حتما:)))
خاطره میشه 
واسه سرگرمی برو:)))))
برو ببین کیه 
برو
برو
برو
من کنجکاوم:|
واسه سرگرمی فرم پر کردم که شد این :| :))
وای اینطور آشنایی اصلا خوب نیست یهو خوشت نمیاد تو رو میمونی نمیتونی مستقیم بگی خیلی بده :(
تا وقتی طرف پسندیده نشه بهش چیزی نمی‌گن :)
سلام
خداوند به خیر بگذراند!
سلام و درود
ان‌شاءالله :)
خیره ایشالا
:)
:)
+ مَن ماتَ مِنَ العشقِ فَقَد ماتَ شهید😊
+ در جواب کامنت های دوستان :)
این نهاد, (که اسمش نهاد نمایندگی رهبری هست) فعالیت های گسترده ای در سطح دانشگاه ها داره. مثلا شناسایی دانشجوهای نیازمند و بی بضاعت و حمایت از اونها.. برگزاری طرح ها و دوره های علمی_فرهنگی, اردو و...
+ شاید یه سریامون از این روش خوششون نیاد اما خیلیا هم با این روش ازدواج کردن و راضین :))
+ ولی به قول بقیه برو بعد بیا واسمون تعریف کن!! : دی😂😅
+ ^_^
+ بله بله
+ آره تو دانشگاهِ ما هم بوده از این مدل ازدواج :))
+ شکلاتِ کی بودی تو؟! :)))
دقت کردی که فرشته صدات کردن دیگه؟ یعنی اونجا هم شعبه دارم :دی
چه طرح عجیبی! دروغ چرا من بودم نمی‌رفتم، حتی برگه رو هم پر نمیکردم، از این نوع اشنایی و ازدواج‌ها هم خوشم نمیاد؛ اگه نیمه‌ی گور به گور شده‌ام اینجوری میخواد بیاد، میخوام نیاد اصلا :)))
بله بله در سراسرِ ایران نمایندگی داری :))
الان نیمه‌ی شما می‌دونه اینطوری خطابش می‌کنی؟! :| :))))
بنده خدا رهبر میدونه دارن به اسمش ملت به هم جوش میدن؟

این جور اشنایی رو همه نمیپسندن ؛ اینا چرا زوری فرم میدن؟!!!
من ترجیح میدم بخورم بهش جزوهاش بریزه تا اینکه از این فرما پر کنم


به قول بچه محلها زیاد دقت کن ؛ چند نفر با همین فرمها فرستادن سوریه:))
نمی‌دونم

زور نبود بیشتر حالتِ اصرار و قانع کردن داشت که آخرش هیچ کدوم قانع نشدیم‌ :| دقیقاً دو ساعت راجع‌به ملاک‌های ازدواج باهامون صحبت کردند منم فرداش امتحان داشتم گفتم باشه پر می‌کنم من تسلیم :|
اینم راهیه :))


عجب :))
دوشنبه ۱۳ اسفند ۹۷ , ۰۰:۳۲ پلڪــــ شیشـہ اے
یاد اون روزی افتادم که توی اعتکاف دانشگاه زمان کارشناسی یه خانمه یه دفترچه آورده بود از دم اسم و فامیل و شماره تلفن همه مون رو می نوشت. :))))))

برو بیا بنویس.
عجب :)))

می‌شه نرم؟! :|
این طرح خیلی وقته از طرف نهاد رهبری پیاده شده:)
به نظر من این ی آشنایی ساده در حد معرفی هستش همین و مشکل خاصی نداره

:)
توضیح دادن واسمون. مشکل که نداره اما حسِ خوبی نداره این مدل آشنایی.
حیف که گروه چهارنفریمون دیگه مثل پارسال دل و دماغ نداره  وگرنه میرفتیم اونجا فرم پر میکردیم و کلی خاطره سازی میکردیم :)) مثلا خیلی دوست دارم بدونم که واسه دوستم علی چه کسی رو میخوان پیدا کنن چون ما معتقدیم که علی یک گونه جدیدی از انسان هاست و لنگه نداره :))
به نظرم برید :))
هر کسی یه لنگه داره بالاخره :))
نهاد رهبریم تو این چیزا دس داره؟
نمیدونستم
این حدیث از پیامبر انگار یکم مشکل داره منبعش :)
بدانید و آگاه باشد.

آره دیدم پرسیده بودند درباره منبعش.
سلام :)
چه جالب :))


این حدیث برام خیلی عزیزه بگذاریدش کنار اون حکایت از رسول خدا که ایشون یکی از شهدا رو خودشون دفن کردند و نماز خوندند اما وقتی بهشون گفته شد که خوش به حال شهید کنار شما جنگید جان داد غسلش دادین نمازشو خوندین دفنش کردین حتما بخشیده میشه اما ایشون گفت از کجا معلوم شهید محسوب بشه چون که تو خونه آدم عصبانی‌ای بوده 

عشق خیلی اهمیت داره اما خیلی هم ساده انگاشته میشه تقریبا بهش میگن خامی و جوونی :/

سلام و درود
(:


می‌دونید مثلِ روایت‌هایی هست که می‌گن اگه فلان دعا رو فلان مقدار بخونی یا فلان روز فلان اعمال رو انجام بدی مثلِ کودکی که تازه متولد شده پاک می‌شی و گناهانت بخشیده می‌شه. این‌ها درست هستن اما تبصره دارن بالاخره.

بحث زیاده :)
نه الان که نیست، وقتی اومد هم جلوی خودش نمیگم! اون موقع اصلا بهش میگم نیمه‌ی گمشده :))

خواهرم بدونه باز بهش گفتم نیمه‌ی گور به گور دعوام میکنه، میگه اینجوری صداش کن بعدا میاد میفهمه ناراحت میشه :| :/ :)))
وقتی واسه تحقیقات اومدن پیشِ من بهشون می‌گم فرشته به پسرتون می‌گفت نیمه‌ی گور به گور شده :| :))

راست می‌گه دیگه. دوستش داشته باش :)))
آقاااا برو بعد بیا تعریف کن می‌خندیم دور هم :دی
ولی واقعا چه حرکتی زدن :))
:)))
واقعاً :))
باشد که جملگی رستگار شویم!
توکل به خدا :| :)
دوشنبه ۱۳ اسفند ۹۷ , ۱۰:۱۳ مصطفی فتاحی اردکانی
سه شنبه حتما میام اینجا رو چک می کنم.

فقط یه نصیحت از یه تجربه: یه دختر خانمی بود در همین شرایط شما که محض تفریح رفته بود سر قرار ولی یه دود دو دود شد دوددورودودود.... آخرش هم هیچی....
:)

آخرش چی؟!
از این چیزا زیاد هست فقط حاهای مختلف اسمش فرق میکنه..

برام جالبه با این که خواسته های نجومی داشتی با چه شخصی مناسب همدیگه دیدنت:))
آره

همین رو بگو :| :))
نتیجه‌ی اخلاقی‌ش هم اینه که سعی کنید همیشه ملاک‌های نجومی داشته باشین؛ زودتر به نتیجه می‌رسین :)
والا ما دنبالِ نتیجه‌ی خاصی نبودیم :)
دوشنبه ۱۳ اسفند ۹۷ , ۱۱:۵۱ -وقتی می خوای خانمی
-وقتی می خوای خانمی رو از کاری منع کنی بهش بگو:
«برای پوستت خوب نیست» در 99.73 درصد موارد جواب می ده
:|
جالب بود :)
حتما برو
:)
دوشنبه ۱۳ اسفند ۹۷ , ۱۲:۴۹ 🔹🔹نیلگون 🔹🔹
فقط عکس پستت :))
خیلی خوبه ^_^ :| :))
فردا برو سر قرار بیا برا ما تعریف کن فرشته خانم :)
و دقیقاً فرشته خانم :))
دوشنبه ۱۳ اسفند ۹۷ , ۱۳:۲۷ پلڪــــ شیشـہ اے
:))) این جوری که شما مظلوم گفتی
نرو نرررو جانا. 

:)))
:*
(((:

^____^
بی صبرانه منتظر سه شنبه و ادامه ماجرا هستم😂
:))
سلام بر شما
راستش من تا حالا پیش نیومده زیر پستی کامنت بگذارم
ولی راستش بیشتر کامنت دیگر بزرگواران باعث شد نظرم رو بنویسم!

چند وقتی میشه روایتی خوندم عجیب که حتی اگر پیغمبر خدا هم دعا کنند برای ازدواج یک شخصی با مخاطب خاص خودش، تا خداوند نخوان اون ازدواج صورت نمیگیره و بهتره هنگام دعا از خداوند طلب بختی نیک همراه خوشبختی داشته باشیم تا اینکه بگیم "خدایا اگر خیره با فلانی ازدواج کنم"! حتی تاکید میکنم که ویژگی های همسر آینده که دوست دارید حتما داشته باشه رو بیان کنید تو دعاهاتون ولی نگید چون فلانی اون ویژگی رو داره بشه همسرم! چون نمیدونیم با همه ی ویژگی های اون شخص میتونیم زندگی کنیم یا نه!

حالا درباره این کار نهاد بهتره بگم نظرم نه موافقه نه مخالف! این بستگی به شرایط شخص منتخب داره که دوست داره کاندید بشه یا نه! چون اون هم بستگی به روحیات و خلقیات و اعتقاداتش داره؛ و به نظرم به شوخی هم وارد چیزی نشید که دوستش ندارید! چه بسا اون چیز برای شما شوخی باشه و کسی جدی ش گرفته باشه و نهایتا اون شخص ضربه بخوره مخصوصا در شرایط جامعه فعلی!
و از همه مهم تر اینکه ما باید رسالت خودمون رو درست انجام بدیم در واقع ما نماینده دختران محجبه با شوخی گرفتن همچین امر مهمی در جایی که جدی گرفتنش تر و خشک رو با هم میسوزونیم!

و درباره ی کامنت یکی از بزرگواران که فرمودن قدیم این سبک ازدواج دایر بوده! من مخالفم
قبلا ازدواج سنتی بود چون مادری که پسرش رو تربیت کرده و شناخت کلی از روحیاتش طبعا باید داشته باشه براش همسر انتخاب میکرد(اینا همه تبصره  داره و من ولی با روحیه ی یه مادر ایده آل دارم مینویسم نظرم رو) پس بدون اینکه رابطه شون تو روابط پیش از ازدواج زخمی بشه، خیلی شیک و مجلسی منجر به ازدواج می شد!
و در چنین ازدواجی که نهاد تدارک دیده هم اگر روابطشون زخمی نشه مشکلی وجود نداره، جون شاید شخص خواستگار کسی رو نداره که براش قدم جلو بذاره یا تفاوت عقیده شخص با اطرافیانش مانع معرفی صحیح میشه!
ولی تجربه شخص بنده این بوده تا به الان، که هر بار خواستم به پیشنهاد غیر حالت سنتی و کاملا درست از نظر خودم البته و بدون زخمی شدن رابطه، به عنوان اینکه شاید رزقم جای دیگری بوده نگاه کنم و باهاش روبرو بشم، درست در همون ابتدای کار چیزی اتفاق افتاده که من گفتم این خشت داره از ابتدا کج گذاشته میشه پس راهی نیست که خداوند برام خیر قرار داده باشه و باز با توجه به اینکه حرفی نزدم و کاری نکردم خود شخص چون کفویت عقیده با من نداشته برچسب مقید بودن، یا هر چیز دیگری زده و ادامه رابطه منتفی شده!
این تجربه نشون داده که باید به چیزهایی که میدونیم عمل کنیم تا خداوند از در رحمت بهترین روزی رو برامون از جایی حواله کنه که فکرشم نمی کنیم!
و ازدواج واقعا مقدسه و حیفه که بازیچه قرار داده بشه!
سنت پیغمبر خداست و نمیشه بهش سطحی نگاه کرد!
ممنونم ازتون که چون عقیده ای به این کار ندارید به عنوان خوشگذرانی بهش نگاه نمی کنید!

سلام و درود

چقدر جالب. حرفاتون خیلی برام جای فکر داره. خیلی خیلی ممنونم که وقت گذاشتید و تایپ کردید. 

هیچ وقت تو زندگیم واسه خوش‌گذرونی کاری نکردم که به قیمتِ بازی با روح و روانِ کسی تموم بشه. اتفاقاً بارها و بارها گفتم حرف مسئولیت میاره و تعهد به چند ورق کاغذ نیست.
خیلی سال پیش، یا اگه دقیق‌تر بگم وقتی هم‌سن‌وسال تو بودم، منم یه همچین پستی تو وبلاگم نوشتم. یادم میاد چقدر اون خانومی که میومد خوابگاه و اون حاج آقایی که تو خوابگاه پسرا این وظیفه رو بر عهده داشت که افراد رو به هم معرفی کنه، کارشون چقدر برام مسخره بود و چقدر انتقاد داشتم. چقدر متفاوت فکر می‌کردم و چقدر می‌خندیدم بهشون. ولی حالا شاید بعد ده سال اونی که مسخره است طرز تفکر اون موقع‌م و اون نوشته‌هامه. و خوشحالم که اون روزها وبلاگ داشتم و می‌نوشتم و این نوشتن ثمره‌ش این بود که ناپختگی اون روزامو الان درک کنم. حالا اومدم بگم این ناپخته بودنِ اون موقع‌م رو اینجا تو این پست هم لمس کردم و می‌خوام شرط ببندم ده سال دیگه میای میگی چقدر تغییر کرده نگرشم به این موضوع. شاید اگه اون روز یکی پیدا میشد که این تلنگر رو بهم می‌زد که اشتباه می‌کنم الان افسوس عمر رفته نمی‌خوردم.
و صد البته که منظورم زندگی و ازدواج بدون عشق نیست.
و صدالبته‌تر اینکه خودت باید به اون آمادگی بررسی.
من بهشون نخندیدم خیلی محترمانه مخالفت کردم و بحث کردیم. کارِ مسخره‌ای نیست صرفاً من با این مدل آشنایی مشکل دارم.

و شاید تعریفِ آدم‌ها از پختگی زیاد هم شبیه نباشه :)
من دو سه تا از دوستای نخبم 
نخبه که میگم ینی رتبه دو رقمی ها تو  دانشگاه فردوسی همین طوری ازدودج کردند و الان خیلی راصیند:)
خدا رو شکر :)
ان‌شاءالله همه عاقبت بخیر بشیم :)
به حق چیزای ندیده و نشنیده!!!
این مدلیشو ندیده بودیم
من میگم نرو بنظرم اتفاق جالبی قرار نیست بیوفته
منم تا قبل از اومدن به اینجا ندیده بودم :)
چه خوب! کارِ خوبیه بنظرم.
در اینجور مسائل که نمیشه آدم به شانس اکتفا کنه :)
هر مسئله ای هست امیدوارم خوب باشه. 
شاید :)

:)
لازمه یادآوری کنم این روزا شوهر خیلی کمیاب شده و گیر کسی نمیاد یا نه؟! :)
از دستِ شما :)))
سلام مومن. جزاکم الله خیرا



عرض کنم که پس یه شیرینی افتادیم(لبخند)



عاقبتتون به خیر به حق حضرت ابوتراب
یا علی
سلام و درود

:)

خیلی ممنونم، همچنین.
علی یارتون
آره منظورم دقیقاً همین مخالفته. حالا مخالفت محترمانه یا غیرمحترمانه.
اصلا منظورم این نبود که الان من پخته‌تر از توام. خود الانمو با خود سابقم مقایسه کردم و خواستم بگم آدم تو یه مقطعی با یه چیزایی مخالفه و زمان که می‌گذره انگار باهاشون کنار میاد، می‌پذیره یا یه جوری نظرش عوض میشه. اصلا زمان که می‌گذره تعریف آدم از خیلی چیزا عوض میشه. ده سال پیش یه تعریفی از ازدواج داشتی، ده سال بعد یه تعریف دیگه. زمان چیز عجیب غریبیه.
خلاصه که پستت منو برد به سال‌های دور خودم و هم‌کلاسیا و هم‌اتاقیام
جمعه یکی از بلاگرهای به شدت محترم رو دیدم. یکی از چیزهایی که گفتن این بود که کارِ درستی نیست در جوابِ کامنت‌های طولانی فقط یدونه لبخند بذاری :|

الان من فقط می‌تونم لبخند بزنم :)
اینجور چیزا رو انجام میدن چون شرایط الان رو درک کردن.
که خواستن خودشون انتخاب کنن و شرایط این شده :) و فکر نکنم کارشون جواب زیادی بده چون دیگه علاقه‌ای به ازدواج نمونده.

البته من این تلاششون رو خوب و مفید می‌دونم. 
جمعیت الان هم داره کم میشه، مدارس و دانشگاه‌هایی که روز به روز خالی تر میشن! و ازدواج هایی که دووم نمیارن! خب حق دارن! 

خلاصه دیدشون نه دخالت توی زندگی بقیه که یه امر خیر بزرگه.. اما دیره...اما بازم خوبه :)
شاید جو دانشگاه‌ها اقتضای این واسطه‌گری ها رو داره وگرنه منکه درس میخونم اتفاقا توی جلسات این بحث کاملا فیلتر میشه و در مواردی که بیان میشه هم گفته می‌شد با ازدواج از درس و تمرکزی که باید روی کارایی تون داشته باشید دور می‌شید!
و من تا حد زیادی موافقم :) دلیلشم غریب نیست، می‌بینم کسایی رو، دوستایی رو که ازدواج کردن و پای انواع مسائلش گیر کردن... انواع مسائل...

فقط از خدا می‌خوام که هرکسی، هرجایی، از جمله شما، خواست ازدواج کنه، همسری پیدا کنه که خوب باشه و سازگار باشن با هم، تا عمری تلف نشه و زندگی ای تلخ تر نشه(اثر مثبتش بیشتر باشه، خواه ناخواه محدودیت‌هایی هست) 

از بحث پست بگذریم، سخن های خاصی و سخن درس خوش‌تر است :) تمرکزتون روی درس هم باشه... ان‌شاءالله به بهترین حالت پیش ببرید... اتفاقات خوب و بدون انتظار... 
چیزی که زیاد این روزا می‌شنوم اینه که مگه با این شرایط می‌شه ازدواج کرد! که خب حرفِ درستیه. جای تأسف داره واقعاً.

این که باعثِ پیشرفت بشه یا جلوی پیشرفت رو بگیره کاملاً بستگی داره به خودِ فرد به نظرم.

دعای قشنگیه :)

ممنون :)
وقتی از "بنگاه شادی" حرف می‌زنیم، دقیقا از چه چیزی حرف می‌زنیم! :)) 
احسنت :))
این مدل آشنایی حس خوبی نداره اما منطقی باشید.
این راه خوبیه برای پسرایی که میخوان از راه درست با یه دختر خانم مناسب خودشون آشنا بشن برای نیت خیری مثل ازدواج. مگه چه ایرادی داره؟
یادتون باشه که باید جواب قانع کننده ای برای نرفتن به خدا بدید ها! :)
از ما گفتن.
چی بگم :)
+ حواا حوااا 😍😂
+ با نظر هم سایه و رهگذر تا حدی موافقم :)
+ عزیزم ^_^
+ منم تا حدی :) اصلاً تفاهم موج می‌زنه :)))
*^▁^*
+ عاره😍... البته بگم حد زیادا😂😅
*_*
+ به هر حال چیزی از تفاهممون کم نمی‌کنه :)))
بگید باشه میرم :|

باشه می‌رم :|
آفرین بر شما و نگاه زیبای شما به این که تعهد را در ورق کاغذ نمی بینید! و میگین که حرف مسئولیت میاره!

فکر انسان انشعاب های مختلفی داره و این نگاه صرفا به مسئله ی ازدواج ختم نمیشه و من مطمئنم که در دیگر مسائل هم این دیدگاه کمک تون می کنه!

دوست عزیزم شاید بهتر بود میگفتم که تا حدود بسیار زیادی با این روش ازدواج مخالفم! و با شما موافق!
تا روشن تر منظورم رو بیان کرده باشم!

و شاید اگر جای شما بودم از ابتدا فرم را پر نمی کردم، ولی با یقین به این مسئله که اگر شخص منظور نظرم قرار است با فرم پیدا شود را اگر من هم پس زده باشم، خداوند تا روزی ام نکند ول نمی کند!

و اگر مثل شما فرم را پر می کردم، مسئولیت کارم را می پذیرفتم!
به همان معرف محترم عرض می کردم که ببخشید ولی بنده از ابتدا گفته بودم که چنین سبکی را قبول ندارم
و ترجیح میدهم در این مسائل ابتدا خانواده ام در جریان باشند!

مطمئنم اگر آن آقا ازدواج را به نیت پیدا کردن یک همراه در مسیر بندگی خدا قبول داشته باشد این داستان را به مسیر دیگری هدایت می کند که هم شما راضی شوید و هم خدای شما!
به یکی از دوستان که مومنه و معتقد بودند و خیلی حساس  در امر ازدواج، گفتم گاهی روزیِ شخصی می شویم تا از ما بیشتر یاد بگیرد. درست است که دوست داریم مرد زندگی مان بهترین باشد ولی صرف بهترین بود نه بخاطر اینکه از ما بیشتر بداند! گاهی این قدر بندگان خدا(مردها) خویند ولی شرایط برایشان و برای رشدشان مهیا نبوده که خداوند با ازدواج راهی برایشان هموار می کند که از طریق همسرشان(خانم شان) بیشتر یاد بگیرند! چون حسابی مرد عمل اند!


حرفاتون درسته و پذیرفتنش سخت! :)
آفرین عزیزم، بیشتر ترغیبم میکنی به نوشتن!
همین که درست می بینی ولی سریع نمی پذیری عالی ترین کاری بود که از شما انتظار داشتم
اصلا نیاز نیست به حرفام عمل کنی! من حرفها رو در زمانی دارم میگم که برای عمل کردنش معذوریتی ندارم و در فشار نیستم
و شما به حرفایی از من معتقدید که برای عمل کردنش در معذوریت هستید بین اون چه که اتفاق افتاده و اون چه که در حال وقوعه و ممکنه بعدا اتفاق بیوفته!
خودتون رو اذیت نکنید! زمانی تصمیم به انجامش بگیرید که مطمئن باشید برای اتفاق های تو اون مسیر آمادگی دارید
حرفا و تصمیماتی که گفتم اگر جای شما بودم انجام میدادم از دامن تجربیاتم می زنم
و چون تجربیات من رو ندارید نیاز نیست تو منجلابش گرفتار بشید
که شاید من از این امتحان پیروز بیرون بیام و واسه شما دردسر بشه!


چرا فکر می‌کنید من تجربیاتِ شما رو ندارم؟! شاید خیلی چیزها رو تجربه کرده باشم :)
عزیزمممم😍
باعث خوشحالیمه تفاهم با تو :))
شکلاتِ من ^_^
((:
100 درصد شما هم چیزهایی رو تجربه کردید که من تجربه شون نکردم!
و اصلا منظورم این نبود که تجربیات من رو ندارید!
گفتم اگر مثل من نمیتونید تصمیم بگیرید شاید بخاطر دایره تجربیاتتون هست و تصمیم من هم بخاطر تجربیایم!
در حقیقت داشتم تشویق تون می کردم که هر حرفی که به نظرتون درست اومده رو چه عالیه که صرف درست بودن بهش عمل نمیکنید!
اول باید سنجید که چقدر توان مقابله با اتفاقات پیش روتون رو دارید تا به هیچ عنوان ضربه ای از اون اتفاق نخورید که بلند شدن مجدد رو براتون مشکل کنه!

و چقدر بده که زمانم برای تصمیم‌گیری کمه :)
نفرمایید
خداوند به چشم برهم زدنی مسیر رو براتون روشن میکنن
خداوند هیچ گاه دیر نمیکند و کاملا به موقع پاسخ می دهد!
اگر هنوز مردد بودید و زمان فرا رسید به حرف دلتون گوش بدید و تصمیمی رو بگیرید که از ابتدا پاش وایستادید
شما قرار نیست کاری رو انجام بدید که براتون تهش روشن نیست
اصلا همین درست بودن یا نبودن تصمیم تون برای شما حجت!
وقتی نمی دونید چی درسته! به همون حدی که میدونید درسته عمل کنید خداوند از باب رحمتش رزق فراوان نصیبتون می کنه و اونچه که نمیدونید رو هم روزی تون میکنه!

امید از حرفاتون می‌چکه :)
حرفاتون برام آرامش داره. خیلی ممنونم از لطفتون و وقتی که گذاشتید :)
لطف دارید و بزرگوارید؛ که از هم سایه ی امام رئوف این نگاه بزرگوارانه و پر از لطف را داشتن بعید نیست!

حتما وصله های لباس رو دیدید تا به حال؛
هر وصله ای به هر لباسی وصل نمیشه!!

هن لباسُ لکم و أنتم لباسُ لهن...
قرار نیست هر کسی که وصله ی تن نیست، وصل بشه
تنها اونی وصل میشه که وصله باشه!!

و بعد از وصل شدن باید لباس باشیم بر تن هم؛ هم زیبا کنیم همدیگه رو! هم عیب پوش همدیگه باشیم! هم زینت هم باشیم!


چقدر وجودتون برای امشبِ من برکت داره :) خیلی ممنونم
عزیزم :)
باورم این است که روزیِ شماست و الّا من قَدر این همه نیستم!

و برکت حضور امام رضاست که هم سایه ی شماست و همسایه ی شماست!

زیر سایه ی حضرت شمس الشموس باشید؛ در پرتو نور عالم تابش گرم و در ظلّ نگاه کریمانه اش خنکای نسیمی را مداما دریافت کنی و مسرور باشی عزیزم.
برام دعا کنید :)
دعاگوتون هستم حتما
و دعا می کنم امام زمان دعاتون کنن :)
خیلی ممنونم ^_^
سه شنبه ۱۴ اسفند ۹۷ , ۰۶:۴۶ محمدرضا مهدیزاده
سلام :)

حقیقتش من خودم به ازدواج به سبک کلاسیک بیشتر اعتقاد دارم و خوشبینم (همین که مادر یکی رو می پسنده و معرفی می کنه ، بعد خانواده ها و دختر و پسر بیشتر با هم آشنا می شن و اگه نظر شون مثبت بود با هم ازدواج می کنن) . توی فامیل ما این سبک رسمه و در اکثر موارد هم نتیجه ی خوبی داشته ‌! 

ولی از طرفی معمولاً از ازواج دانشجویی هم بد نمی گن ! هر چند روابط دانشجویی هم فک نمی کنم چندان به ازدواج ختم شده باشه ، ولی خب اون هایی که به ازدواج ختم شده معمولاً در موردش خوب تعریف می کنن :)

ولی خب کماکان فک می کنم ازدواج به سبک کلاسیک معقول تر و نتیجه بخش تر هست و ازدواج فامیلی از اون جهت که خانواده ها هم با هم آشنا هستن ، چالش کم تری رو به همراه داره (البته ! من خودم به دلایلی ازدواج با فامیل نزدیک رو چندان جالب نمی دونم) .

خدا عاقبت همه ی جوون ها رو بخیر کنه :)

شما هم انشاءاللّٰه رفتین و بعد اگه خواستین توی وب بنویسین ، مثل دفعه ی قبل که اون طرف گفته بود من رفیق فلانی ام ؛ این بنده ی خدا رو سوژه نکنین :| :)))
سلام و درود

خیلی هم خوب.

به نظرِ منم خیلی جذابه دو تا دانشجو که هیچی هم ندارن و اولِ راه هستن با هم ازدواج کنن. خیلی قشنگه از صفر شروع کردن.

منم با ازدواجِ فامیلی موافق نیستم.

الهی آمین

نمی‌رم :)
 ولی من اشکالی تو این نوع معرفی نمیبینم وخیلی ها به این سبک ازدواج کردند و خوشبخت شدند 
حوا شاید الان ازدواج دغدغه تو نیست ولی خیلی از دخترها یا پسرها ازدواج دغدغه جدی براشون هست و این یه راهدحل بسیار خوبه 
یه جور جدی بهش نگاه کن :)
حق با شماست.
واسه من همیشه شوخی شوخی همه چی جدی می‌شه :)
سه شنبه ۱۴ اسفند ۹۷ , ۱۳:۵۸ محمدرضا مهدیزاده
اتفاقاً ازدواج فامیلی از این جهت که خانواده ها با هم آشنا هستن ، بعضی از چالش ها رو دیگه به همراه نداره و از این جهت خوبه ! 
در عوض می‌تونه چالش‌های خیلی بدی داشته باشه. من که مخالفم.
سه شنبه ۱۴ اسفند ۹۷ , ۱۶:۲۰ محمدرضا مهدیزاده
از جهاتی درست میگین ، ولی فک کنم اگه فامیل نزدیک نباشه دیگه اون چالش هایی که میگین پیش نیاد :) 
ربطی به دور و نزدیک بودن نداره.
هوا چه خوبه :) نشده شبی گریه کنم و فرداش بارون نباره :))
سه شنبه ۱۴ اسفند ۹۷ , ۱۶:۳۳ محمدرضا مهدیزاده
:||
خب ربطی نداره واقعاً :)) نتیجه‌اش رو دارم می‌بینم بینِ اطرافیان.
سه شنبه ۱۴ اسفند ۹۷ , ۱۶:۳۸ محمدرضا مهدیزاده
نمی دونم ، شاید هم حق با شما باشه :) 
با وجودِ پیشرفتِ لحظه‌ایِ علم هنوز هم بیماری‌های عجیبِ ناشی از ازدواجِ فامیلی داریم. بیماری‌هایی که اصلاً مشخص نیست چی هستن و این یعنی راهی برای درمانشون هم نیست.
سه شنبه ۱۴ اسفند ۹۷ , ۱۷:۱۸ محمدرضا مهدیزاده
معمولاً ازدواج فامیل های نزدیک اینطوریه خب . اقوام دور که مثلاً پدر هاتون با هم پسر دایی یا نوه عمه هستن ، دیگه چندان فامیلی محسوب نمی شه حتی ! 
اتفاقاً ما تو فامیل داشتیم. عروس و داماد مادرهاشون دختر خاله بودن! بعد صاحبِ یه دختر شدن که رفته رفته دچارِ مشکل شد. دکترِ فوق تخصص هم تشخیصی نداد. این مادر و دختر کلی زجر کشیدن! و در آخر دخترشون پنج ساله از دنیا رفت. مشابهش رو زیاد دیدم.
سه شنبه ۱۴ اسفند ۹۷ , ۱۷:۴۲ محمدرضا مهدیزاده
به نظرم اینا اتفاقات نادری هستن ، که ممکنه برای دو غریبه هم اتفاق بیفته . من خودم که اعتقادی ندارم به اینکه میگین ! 
انشاءاللّٰه که خدا به همه ی خانواده ها بچه های سالم و صالح ببخشه :)
متاسفانه زیاد هم نادر نیستن.
هر طور راحتید :) جدا از این‌ها من کلاً از ازدواجِ فامیلی خوشم نمیاد :|
ان‌شاءالله :)
چه حرکت عجیبی... به اصلش نمیشه ایراد گرفت، ولی باید اجازه بدن هر کس دلش نمی‌خواد فرم‌ها رو پر نکنه. ازدواج که زوری نیست :|
حالا امروز چی شد؟:دی
زوری که نبود مادرِ قشنگم :)

گفتن ۲۰:۳۰ :|
و من رو تختم زیرِ پتو خوابیدم دارم آهنگ گوش می‌کنم :))
سه شنبه ۱۴ اسفند ۹۷ , ۱۸:۰۵ محمدرضا مهدیزاده
باور کنید همینطوری هست که من میگم ! 
خب اینکه خوش تون نمیاد یک مسئله ی دیگری هست :) 
بگذریم ، موفق باشید 
باشه :|

سلامت باشید
قشنگ نوشتی
:)
اولین لحظه‌ای که دیدمت، دلم گفت کاش هیچ‌وقت نمیدیدمت.
اصلاً قرار نبود، رویاهایی که هر روز و شبم باهام بود، حرف هایی که شب‌ها با بالشتم پاکشون می‌کردم ، رویاهایی که توی تنهایی‌های هرروزم دیوونم می‌کرد، رویاهایی که میدونستم هیچ‌وقت محقق نمیشن، به دنیا بیان...
وقتی خوشحال بودم و از خودم حسابی خوشم میومد، بهت فکر می‌کردم‌؛ اما... اما... من کجا و تو کجا :)
کاش منم مثل تو رویایی بودم، رویایی می‌ساختم همه چیزو، اما حالا که... حالا که میبینی! این منم و شبیه تو نیستم، این منم و دردایی که تا آخر عمر باهامن... 
نمیدونم آرزوت کنم یا نه، نمیدونم برای تو رو داشتن حتی برای یک رویای کوتاه، تلاش کنم یا نه... آخه تو که خیلی خوبی، اما من چی...
میدونی من قبلا فکر میکردم بدون تو تنهام و قراره همیشه تنها بمونم... همیشه‌ی همیشه بدون تو، اما حالا که توی این همه لحظه‌های تمنا و دوست داشتنت، یکهو پیدات کردم، دوباره میگم، همیشه تنها میمونم، حالا فهمیدم که واقعا این همیشه، همیشه است.
میدونی، شاید اصلا رویاها خیلی خوبن و میدونم که تو بد نیستی، شاید هم دلم فقط دنیای خودمو می‌خواد، دنیایی که توی بارون به دنیا اومد، دنیایی که برای واقعی شدنش باید یه معجزه باشه، یه شب بعد کلی دلشکستگی و گریه، چشم باز کنم و ببینم همه چیز شده عین دوست داشتن هایی که دلم می‌خواست.
میدونی... تو از اشک هایی که تنهام نذاشتن و درد هایی که تسلیمم کردن و لحظه‌های تنهاییم هیچی نمیدونی... تو فقط یکی رو می‌بینی که کلی دیوونه بازی می‌کنه، که می‌خنده، که بقولِ تو پر از احساسِ قشنگه، اما دردامو هم حس میکنی؟ حس غریبی که هر شب دارمو درک میکنی؟ تو میتونی بدون حرف، بدون اینکه لازم باشه توضیح بدم بفهمیم؟ می‌تونی قبل اینکه بغضم بگیره از چشمام بفهمی؟... اصلاً... اصلاً همه‌ی اینا توقع زیادیه... تو فقط برای من خوبی... اما من برای تو چی؟ دونستن این هم چیز زیادیه یا گفتنش چیز سختیه؟... اگه نمیتونی از خودم خودمو بخونی پس بهتره بری و بذاری لااقل توی رویا واسم بمونی. 

(و بارون، من باران را دوست دارم، و بدون چتر و دیوانه‌وار خودم با به حس هایی از جنس خودم رها می‌کنم :) متن خوبی بود، متنی که ناقص خلق شد، خیلی خیلی ناقص،شاید در حد نبود ، اما گفتم توی وب تو ثبت بشه... شاید یه روزی بزرگ شد) 
خودتون نوشتید؟!
تفتیش عقایده مگه؟ آدم ملاک‌های مورد نظرش برای همسر آینده‌اش رو باید به یکی بگه که خواستگارش نیست؟ خب چرا؟!
چی بگم...
فکر نمیکنم منظور از عاشقی در حدیث پیامبر عشق زمینی باشد . بنظر میاد منظور عشق واقعی مابین خالق و مخلوق باشد 
مشاوره مالباتی
ولی من فکر می‌کنم عشقِ زمینی باشه.
آره، البته خیلی ساده بود و فقط نوشتم و فرستادم :) برخلاف معمول که باید بارها و بارها بخونم... 
وقتی میفرستم یادم میره چی نوشتم! می‌نویسم تا ذهنم مشغول نمونه... 
قشنگ بود :)
سلام
فقط آرزو می کنم نیمه ی دیگر وجودت را در بهترین زمان ببینی و خوشبخت شوی! آنگاه مبارک بادا...! 
سلام و درود
تشکر :)
سلام خیلی خوب بود.
کاشکی دانشگاه ما هم از این فرما به ما می داد پر کنیم ومن هم اسم یار رو بالاش می نوشتم تا به دستش برسه شاید بخشی از مشکلات حل میشد.....چقد عالیییییییییییی میشد.
شاید بعضی از دوستان رو به هم وصل کرد زود قضاوت نکنیم.
شما هم بری بد نیست اونی که خصوصیاتتو خونده و گفت میخوام ببینم باید رفت دید بسی جالبه راستی شما هم یه دختر خاص و خواستنی هستی عزیزم :)))

سلام و درود
آخی :)

شما لطف داری مهربون ^_^
سلام. جالب بود. البته به نظر من آدم باید خودش انتخاب کنه نیمه خودشو. حالا مثلا شما رفتی سر قرار و اونوقت شما خوشت نیمود و اون طرف خوشش اومد. اونوقت باید خر بیاری باقالی بار کنی!!!
البته برای بعضی ها هم این روش خیلی خوبه مثلا کسی که میخواد ازدواج کنه اما هیچ کیس مناسبی را سراغ نداره. 
من که بودم نمیرفتم چون فعلا قصد ازدواج ندارم...(معمولا دخترا این جمله رو میگن اما بگذار ما هم بگیم)
موفق باشید
سلام و درود
:)

سلامت باشید
:) 
اگه میتونید فردا روزه بگیرید... 
شب دلدادگان توی راهه :) میشه ازش کلی استفاده کرد.
ماه رجب، ماه مستحب بودن زیارت امام رضا علیه السلام هم هست، بیشتر از پیش، تونستید از دست ندید. 
کلا این سه ماه، هرکدوم ماه رحمت خاصی هستن، رجب و شعبان و رمضان، و اگه دنیا و آخرت خوبی میخواید، تا حد توانتون، تا حد اعمال خاصش مثلا، که کم هم هستن، استفاده کنید. 
یه شب خوب و یه ماه خوب برای اینکه خیلی چیزا از خدا بخواید... 
التماس دعا. 

اعمال لیلة الرغائب
...


محتاجیم به دعا

خیلی ممنونم :)
...؟  :)
خب اشکالی نداره...
این ماه ماه خداست، ماه رحمت خاص خدا و از فردا شروع میشه. اعمالی که توی مطلب قبلی گفتم برای امشب بود(شب جمعه اول ماه رجب) اما موارد زیر برای خود ماه رجبه (از فردا) 

عَنْهُ‌ صَلَّى اللَّهُ‌ عَلَیْهِ‌ وَ آلِهِ‌ وَ سَلَّمَ‌ أَیْضاً: إِنَّ‌ شَهْرَ رَجَبٍ‌ شَهْرُ اللَّهِ‌ الْأَکْبَرُ وَ لاَ یَبْلُغُ‌ شَهْرٌ فَضْلَهُ‌ وَ حُرْمَتَهُ‌... 
بِسَنَدٍ مُعْتَبَرٍ عَنِ‌ الْإِمَامِ‌ الصَّادِقِ‌ عَلَیْهِ‌ السَّلاَمُ‌ أَنَّ‌ النَّبِیَّ‌ صَلَّى اللَّهُ‌ عَلَیْهِ‌ وَ آلِهِ‌ وَ سَلَّمَ‌ قَالَ‌: رَجَبٌ‌ شَهْرُ الاِسْتِغْفَارِ لِأُمَّتِی أَکْثِرُوا فِیهِ‌ الاِسْتِغْفَارَ فَإِنَّهُ‌ غَفُورٌ رَحِیمٌ‌
وَ بِسَنَدٍ مُعْتَبَرٍ عَنِ‌ الْإِمَامِ‌ الصَّادِقِ‌ عَلَیْهِ‌ السَّلاَمُ‌ أَنَّ‌ مَنْ‌ صَامَ‌ ثَلاَثَةَ‌ أَیَّامٍ‌ مِنْ‌ رَجَبٍ‌ کُتِبَ‌ لَهُ‌ عَنْ‌ کُلِّ‌ یَوْمٍ‌ ثَوَابُ‌ سَنَةٍ‌، وَ مَنْ‌ صَامَ‌ سَبْعَةَ‌ أَیَّامٍ‌ مِنْهُ‌ أُغْلِقَتْ‌ عَنْهُ‌ أَبْوَابُ‌ النِّیرَانِ‌ السَّبْعَةُ‌، وَ مَنْ‌ صَامَ‌ ثَمَانِیَةَ‌ أَیَّامٍ‌ مِنْهُ‌ فُتِحَتْ‌ لَهُ‌ أَبْوَابُ‌ الْجِنَانِ‌ الثَّمَانِیَةُ‌. وَ مَنْ‌ صَامَ‌ خَمْسَةَ‌ عَشَرَ یَوْماً أُعْطِیَ‌ مَسْأَلَتَهُ‌، وَ مَنْ‌ صَامَ‌ شَهْرَ رَجَبٍ‌ کُلَّهُ‌ خَرَجَ‌ مِنْ‌ ذُنُوبِهِ‌ کَیَوْمَ‌ وَلَدَتْهُ‌ أُمُّهُ‌، وَ أُعْتِقَ‌ مِنَ‌ النَّارِ، وَ دَخَلَ‌ الْجَنَّةَ‌ مَعَ‌ الْمُصْطَفَیْنَ‌ الْأَخْیَارِ 
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم: هرکه سه روز از ماه رجب را روزه بدارد،به هرروز،ثواب روزه‌ى یک سال براى او بنویسند و هرکه هفت روز روزه بدارد،هفت در جهنّم بر روى او بسته گردد و هرکه هشت روز از آن را روزه بدارد،هشت در بهشت بر روى او گشوده شود.
و هرکه پانزده روز از آن را روزه بدارد،خدا حساب او را آسان کند و هرکه جمیع ماه رجب را روزه بدارد،حق تعالى خوشنودى خود را براى او بنویسد و هرکه خوشنودى خدا را براى او بنویسند هرگز او را عذاب نکنند. 

(خوبه حتی شده یک روز از این ماه رو روزه بگیریم) 

اول یه ذکر روزانه هست جبران روزه ای که نمیتونن بگیرن
روزی صد مرتبه... 
سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِیلِ، سُبْحَانَ مَنْ لا یَنْبَغِی التَّسْبِیحُ إِلّا لَهُ، سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَکْرَمِ، سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ
منزّه است خداى بزرگ، منزّه است آن که تسبیح جز براى او سزاوار نیست، منزّه است عزیزترین و گرامى ترین، منزّه است آن که جامه عزّت در پوشید که تنها او براى آن جامه شایسته است.

دوم هفتاد مرتبه استغفار بعد نماز صبح(نشد، جبران کردن طی روز :) )
أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ
سوم بعد از استغفار قبلی، دستاتونو میبرید بالا برای دعا و هفتاد مرتبه این ذکر:
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِى وَ تُبْ عَلَىَّ
چهارم طی روز تا حدی که دلتون رغبت داشت این ذکر:
أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ
پنجم دعای هر روز هروقت تونستید توی این ماه بخونید:
«یَا مَنْ یَمْلِکُ حَوَائِجَ السَّائِلِینَ وَ یَعْلَمُ ضَمِیرَ الصَّامِتِینَ لِکُلِّ مَسْأَلَةٍ مِنْکَ سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَابٌ عَتِیدٌ اللَّهُمَّ وَ مَوَاعِیدُکَ الصَّادِقَةُ وَ أَیَادِیکَ الْفَاضِلَةُ وَ رَحْمَتُکَ الْوَاسِعَةُ فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْضِىَ حَوَائِجِى لِلدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَىْ‏ءٍ قَدِیرٌ.»
اى خدایى که مالک حاجت‌هاى درخواست‌کنندگان و دانا به اسرار خاموشانى هر درخواستی را همان لحظه مى‌شنوى و پاسخش را آماده دارى؛اى خدا!وعده‌هاى تو همه صادق و نعمتت فراوان و رحمتت وسیع است؛پس از تو درخواست مى‌کنم که بر محمد صلّى اللّه علیه و آله و آل محمد درود فرستى و حوایج مرا در دنیا و آخرت برآورى که البته تو بر هرچیز توانایى.
ششم دعای از امام صادق علیه السلام(کتاب زادالمعاد) :
خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلا لَکَ وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلا بِکَ وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَکَ بَابُکَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِینَ وَ خَیْرُکَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبِینَ وَ فَضْلُکَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِینَ وَ نَیْلُکَ مُتَاحٌ لِلْآمِلِینَ وَ رِزْقُکَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاکَ وَ حِلْمُکَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاکَ عَادَتُکَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیئِینَ وَ سَبِیلُکَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ فَاهْدِنِى هُدَى الْمُهْتَدِینَ وَ ارْزُقْنِى اجْتِهَادَ الْمُجْتَهِدِینَ وَلا تَجْعَلْنِى مِنَ الْغَافِلِینَ الْمُبْعَدِینَ وَ اغْفِرْ لِى یَوْمَ الدِّینِ
کسى که بر غیر تو وارد شود محروم است و آن‌که به غیر تو رو کند زیانکار است و هرکه به درگاه غیر تو رود محتاج گشته و هرکه از غیر فضل و کرم تو درخواست کرد بى‌برگ و نوا گردید؛درگاه لطف تو به روى مشتاقان باز و خیر و احسانت براى طالبان مبذول است و فضل و کرمت براى سائلان مباح و عطایت براى امیدواران مهیا و رزقت براى اهل معصیت هم گسترده است و حلمت بر هرکه روبه تو آورد متوجه است و عادتت احسان به بدکاران است و طریقه‌ات مدارا با سرکشان.
اى خدا!مرا به راه هدایت رهبرى فرما و کوشش جهدکنندگان به طاعتت را نصیبم گردان و مرا از غافلان دور از رحمتت مگردان و از گناهم در روز جزا درگذر.
هفتم دعای امام صادق علیه السلام برای ماه رجب(اقبال الاعمال) :
اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ صَبْرَ اَلشَّاکِرِینَ لَکَ وَ عَمَلَ اَلْخَائِفِینَ مِنْکَ وَ یَقِینَ اَلْعَابِدِینَ لَکَ اَللَّهُمَّ أَنْتَ اَلْعَلِیُّ اَلْعَظِیمُ وَ أَنَا عَبْدُکَ اَلْبَائِسُ اَلْفَقِیرُ وَ أَنْتَ اَلْغَنِیُّ اَلْحَمِیدُ وَ أَنَا اَلْعَبْدُ اَلذَّلِیلُ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اَلْأَوْصِیَاءِ وَ اُمْنُنْ بِغِنَاکَ عَلَى فَقْرِی وَ بِحِلْمِکَ عَلَى جَهْلِی وَ بِقُوَّتِکَ عَلَى ضَعْفِی یَا قَوِیُّ یَا عَزِیزُ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اَلْأَوْصِیَاءِ اَلْمَرْضِیِّینَ وَ اِکْفِنِی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَةِ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ
هشتم دعایی برای صبح و شب، و بعد نماز و... 
جُعِلْتُ‌ فِدَاکَ‌ هَذَا رَجَبٌ‌، عَلِّمْنِی دُعَاءً یَنْفَعْنِی اللَّهُ‌ بِهِ‌.
قَالَ‌: فَقَالَ‌ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ‌(امام صادق) عَلَیْهِ‌ السَّلاَمُ‌ اکْتُبْ‌ بِسْمِ‌ اللَّهِ‌ الرَّحْمَنِ‌ الرَّحِیمِ‌ وَ قُلْ‌ فِی کُلِّ‌ یَوْمٍ‌ مِنْ‌ رَجَبٍ‌ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ فِی أَعْقَابِ‌ صَلَوَاتِکَ‌ فِی یَوْمِکَ‌ وَ لَیْلَتِکَ‌
از اینجا شروع میشه :) 
بسم الله الرحمن الرحیم
«یَا مَنْ‌ أَرْجُوهُ‌ لِکُلِّ‌ خَیْرٍ وَ آمَنُ‌ سَخَطَهُ‌ مِنْ‌ کُلِّ‌ شَرٍّ یَا مَنْ‌ یُعْطِی الْکَثِیرَ بِالْقَلِیلِ‌ یَا مَنْ‌ یُعْطِی مَنْ‌ سَأَلَهُ‌ یَا مَنْ‌ یُعْطِی مَنْ‌ لَمْ‌ یَسْأَلْهُ‌ وَ مَنْ‌ لَمْ‌ یَعْرِفْهُ‌ تَحَنُّناً مِنْهُ‌ وَ رَحْمَةً‌ أَعْطِنِی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ‌ جَمِیعَ‌ خَیْرِ الدُّنْیَا وَ جَمِیعَ‌ خَیْرِ الْآخِرَةِ‌ وَ اصْرِفْ‌ عَنِّی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ‌ جَمِیعَ‌ شَرِّ الدُّنْیَا وَ جَمِیعَ‌ شَرِّ الْآخِرَةِ‌ فَإِنَّهُ‌ غَیْرُ مَنْقُوصٍ‌ مَا أَعْطَیْتَ‌ وَ زِدْنِی مِنْ‌ فَضْلِکَ‌ یَا کَرِیمُ‌»
«یَا ذَا الْجَلاَلِ‌ وَ الْإِکْرَامِ‌ یَا ذَا النَّعْمَاءِ وَ الْجُودِ یَا ذَا الْمَنِّ‌ وَ الطَّوْلِ‌ حَرِّمْ‌ شَیْبَتِی عَلَى النَّارِ»
ای آن که هر خیری را از او امید دارم، و از خشمش در هر شرّی ایمنی جویم، ای آن که در برابر عبادت اندک مزد بسیار عطا می کند، ای آن که به هرکه از او بخواهد می بخشد، ای آن که به هرکه از او نخواهد و او را نشناسد نیز می بخشد، عطایش از روی مهربانی و رحمت است، با درخواستم از تو همه خیر دنیا و خیر آخرت را به من عنایت کن، و با درخواستم از تو همه شر دنیا و شر آخرت را بازگردان، زیرا آنچه را تو عطا کردی کاستی ندارد، و از احسانت بر من بیفزای ای کریم.
ای دارای بزرگی و بزرگواری، ای دارای بخشش و جود، ای دارای عطا و کرم، محاسنم را بر آتش دوزخ حرام کن.

در نهایت اگر تونستید برای یک روز هم شده روزه بگیرید... دعاهاشو تا حدی که رغبت داشتید بخونید... 
 و چندتا نماز داره که روز خاصی ندارن و کوتاه هستن ان‌شاءالله ماه رجب ماه پر خیر و برکتی باشه براتون به خواسته ها و حاجاتتون برسید و سلامت باشید :) 
خیلی خیلی ممنونم :)
پنجشنبه ۱۶ اسفند ۹۷ , ۰۷:۱۷ آموزش زبان انگلیسی
عالی
:)
لابد ملاکهای نجومیتون رو داشتن.خخخ .دیگه جدیدا باید کهکشانی نوشت مثلا قد 290سانتی فوق تخصص جراحی کمتر از 30 سال اونوقت ببینم بازم میان بگن بیا اونجا صحبت کنیم....ولی بامزه بود.)))
یسوال مگه پر کردن برگه اختیاری نیست؟

:)))
قدِ ۲۹۰ فقط :)))

بله اختیاری هست.
جمعه ۱۷ اسفند ۹۷ , ۱۶:۲۳ مجله اینترنتی چفچفک سایت تفریحی چفچفک
پاسخ اون دوستمان بنام هم سایه  در مورد این پست عالی در وبلاگ تون خیلی جالب بود برام.....
جمعه ۱۷ اسفند ۹۷ , ۲۳:۴۳ شفق تیرزاد (*_*)
ابدا با این مدل آشنایی موافق نیستم. مزخرف.
منم

تلویزیون ۳۲LF560 دارای بازی های سرگرم کننده می باشد که شما می توانید به وسیله آن ساعت ها سرگرم شوید. از جمله بازی های مهیج این تلویزیون می توان به WORLD MONSTER است.

تلویزیون
کولرگازی

با محصولات ما آسایش را به ارمغان بیاورید

برای دیدن قالب های وردپرس رایگان Wordpress Theme به وب سایت ما رمراجعه کنید.
پنجشنبه ۲۹ فروردين ۹۸ , ۱۴:۳۱ باربری و اتوبار آیلان
ما رو هم دعوت کن
پنجشنبه ۲۹ فروردين ۹۸ , ۱۴:۳۱ باربری و اتوبار آشنا
ما هم دعوتیم ؟

:/
پنجشنبه ۲۹ فروردين ۹۸ , ۱۴:۳۲ باربری و اتوبار امانت
عروسی خوش بگذره
پنجشنبه ۲۹ فروردين ۹۸ , ۱۴:۳۲ باربری و اتوبار آسایش
خوش بگذره

معرفی بهترین سایت های ایران به همراه رپورتاژ آگهی رایگان

معرفی بهترین سایت های ایرانی

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

اشتیاقی که به دیدارِ
تو
دارد دلِ من
دلِ من داند
و
من دانم
و
دل داند
و
من

آرشیو مطالب
Designed By Erfan, Edited by a Friend Powered by Bayan