یکی از عجیبهای جالبِ این چند وقت، ۲۸ ساله تصور کردنِ من توسطِ عدهی کثیری از دوستانِ مجازی ست. جالبتر این که هر کس من و خواهر جانم را میبیند فکر میکند من کوچکترم! این که من چند ساله هستم چه اهمیتی دارد؟! هیچ هیچ هیچ. این که نه ظاهرم به اعدادِ نوشته شده در شناسنامهام میخورد و نه این چند خط خطخطی هم اهمیتی ندارد. مهم این است که چند روزِ دیگر، درست زمانی که ساعت به نقطهی صفر برسد، دوباره با زمان متولد خواهم شد.
+ محاله تا تهِ دنیا کسی جوری که من هر ثانیه مردم برای تو بمیره :)