مثلاً دلت گرفته باشه...
یه شیشه گلاب بخری...
بری مزارِ شهدای گمنام...
خیره بشی به تک تکِ سنگِ قبر هایی که مشخص نیست مالِ کیه...
بشینی کنارشون... چادرت رو بکشی روی صورتت... از تهِ دل گریه کنی...
این اشک ها سنگینند... به اندازه ی بارِ گناهانت... ولی وقتی از روی گونه هات چکیدند...
سبک میشی... اونقدر که بدونِ بال هم میتونی پرواز کنی... جدا بشی از این همه وابستگی...
اونجا همه غریبند... مثلِ خودت...
اونجا بدونِ گلاب هم عطرِ خوبی داره... مثلِ بهشت...
اونجا دل آروم میشه... دستات جون میگیرن... پاهات قوت میگیرن...
دیگه نیازی به آمپولِ تقویتی نیست... حالِ من خوبه... خوب تر از همیشه :)
+ بمیرید بمیرید به پیشِ شهِ زیبا / برِ شاه چو مردید همه شاه و شهیدید