وقتی بعد از یک صفحه ی A4 نوشتن، مسئله حل میشه :)
+ وقتی به تنه ی درخت می بندنت و با تیر و کمان نشونه می گیرن تو رو... وقتی بعد از خوردنِ تیر وسطِ قلبت دستت رو میذاری روی شونه ش و یا علی میگی و به زندگیت ادامه میدی... وقتی اونقدر بهش اعتماد داری که مطمئنی حواسش بهت هست... اونوقت با کوچکترین اتفاقات لبخند می زنی اونم از تهِ دل ^___^
+ مشکلات هر چقدر هم بزرگ باشن خدای ما از اون ها خیلی بزرگتره... پس غمی نیست :)
+ به جایی از زندگی رسیدم که فقط در دو حالت گریه می کنم:
۱. ایامِ شهادتِ معصومین
۲. موقعِ پوست گرفتنِ پیاز
:)