شما هم اینطوری درس می خونین؟! :|

من وقتی با سوال هایی رو به رو میشم که نمی دونم چطور حل میشن و خیلی سخت هستن حس و حالم رو روی کاغذ می کشم...

کلا عادت دارم خودم رو با نوشتن و کشیدن تخلیه کنم :))



+ ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی / تو بمان و دگران، وای به حالِ دگران

+ داره بارون می باره ^___^

پنجشنبه ۵ اسفند ۹۵ , ۱۲:۵۲ شاید فردایی نباشه...
پس در رحمت خداوند به روتون بازه....التماس دعا

من از این کارا نمیکنم...پاسخنامه رو چک میکنم تا روش حل رو یاد بگیرم
بله بله... محتاجیم به دعا...

خب منم این کار رو می کنم... اما نقاشی هم می کشم :))
من وقتی میخونم
اگه یه جای سوال رو نفهمم یکم نگاش میکنم
بعد میرم بعدی :)
نقاشی رو بیشتر سر کلاس میکشم
احسنت... اونوقت سعی نمی کنید یاد بگیرید چطور اون سوال حل میشه؟! :)

سرِ کلاس جای نقاشی کشیدنه؟! :/
از این سوسول بازیا خوشمان نمی آید ;)))
اصولأ درس نخواندن را ترجیح میدهیم :)))
پس از چه خوشتان می آید خرسِ دانا؟! :))
شما که کلا مشغولِ ماهی گیری و حمله به کندوهای عسل و عکس گرفتن از سلطان و نشرِ آن در فضای مجازی هستید... در کنارش واسه تفریح دانشگاه هم میرید دیگه :))
با اینکه نقاشیم خوب نیست اما فقط گاهی که دارم برای آینده برنامه ریزی می کنم،اونم وقتی مشغول به کار میشم. (هه کارایی که حقوق نصفه نیمه و دیرکرد توش فراوونه!)
وقتی سر رسید برنامه و حساب کتابم برای آینده ام به بن بست میخوره، خط خطی یا به اصطلاح نقاشی می کنم و معمولا غمگین می کشم نا خود آگاه.
گاهی هم اینقدر بد می کشم همشو خط خطی می کنم مثل بچه ها:)) :((

ولی خدا رو شکر وقتی درس می خونم و جایی رو متوجه نمیشم خودم حال خودمو میفهمم و متوجه میشم که ذهنم خسته شده و همون موقع یا بیرون میرم یا یه کم استراحت می کنم یا یه چیزی می خورم و دوباره مشغول درس میشم و اگر باز هم نفهمیدم از اینترنت کمک می گیرم.

اتفاقا جزوه های خوبی توی اینترنت پیدا می کنم گاهی که یک کتاب  بیش از صد صفحه ای رو در نهایتا بیست الی سی صفحه خلاصه کرده و این برای یک ذهن خسته خیلی خوبه و کمک میکنه آدم سریع تر بخونه و احساس کنه جلو افتاده ولی میدونم که ممکنه یه چیزایی از قلم بیفته برای همین دم کنکور باید بصورت روخوانی سریع کتاب هم بخونیم(چون دیگه متوجه شدیم با جزوه ها با روخوانی سریع هم بخونیم اون مطالبی که نمیدونیم رو از بینِ متن زود میبینیم)

البته برای شما روخوانی کمتره فرمول و حساب و ریاضی بیشتره و فکر میطلبه
برای ما هم اقتصاد و منطق دارای فرمول و عربی دارای قواعد خسته کننده ایه
بقیش حجم زیادی داره اما فقط متن هست.

ان شاء الله موفق باشید.

نقاشی حالِ آدم رو خوب می کنه... حتی اگه فقط چشم چشم دو ابرو باشه :))

زیاد خودتون رو بخاطرِ آینده ای که هنوز نیومده ناراحت نکنید...

شما امسال میخواید کنکور بدید؟!

همچنین...
هههه :))))
نه من گاهی اینطوریم.اکثرِ اوقات یا انقدر باهاش ور میرم تا حلش کنم یا ولش میکنم،شاید بعدا بفهمم :) 
:)))
من تا حلش نکنم نمیرم سوالِ بعدی :)
به‌به به شعر :)
من قبلا خط‌خطی می‌کردم، الآن می‌نویسم :)
:)
چی مینویسی؟! :)
پنجشنبه ۵ اسفند ۹۵ , ۱۳:۴۱ یا فاطمة الزهراء
بلهههه دقیقا همینطوری درس میخونیم :)))) 
دقیقا دارم این آهنگ حامد جان همایون رو گوش میدم :)) 
چقدر عالی :)))
و چقدر عالی تر :)))
نه من  کلا درس نمی خونم !
بله در جریانم!
 واقعا ؟
بله واقعا...
خخخخخخخ وای چه باحال ^__^!
خیلی باحال :))
پنجشنبه ۵ اسفند ۹۵ , ۱۵:۰۳ پرستو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
من کلا کتابو می بندم میرم سراغ کاری که دوس دارم انجام بدن
خب اینم راه کاریه برای خودش :)
:دی  منم دقیییییقا همینطورم
مورد داشتیم میومد گوشه کتابامو نگاه میکرد اگ نقاشی نمیدید میگف چرا درس نمیخونی؟هان؟
+ خیلی بارون خوبیه  :)))
خیلی هم خوب :))
واقعا؟! :))
+ عالیه ^_^
همین شعرایی که اینور و اونور میبینم :)
:)
منم شعر زیاد می نویسم روی کاغذ های تمرینم :))
خودت هم شعر میگی؟!
بله.
آزمون هم میدید؟!

ان شاءالله موفق باشید...
هعی!
نه متاسفانه.
تواناییِ شعر گفتن داری :)
از نوشته هات مشخصه...
سلام
کل جزوه ها و کتابام پره از درد نوشت :)
اما من شکلک نمیکشم ها چون نقاشیم افتضاح اندر افتضاحه :|
فقط حرف و دل نوشت :)
اون بیت آخری هم از شهریار رو چاوشی خونده خیلی جالبه 
سلام
درد نوشت هم خوبه :)
چشم چشم دو ابرو که می تونید بکشید... همون هم قبوله :)

آره... خیلی عالیه...
نه اینقد رآزمون سراسری شرکت کردم همون بسه :)))
فقط سال 94 رو شرکت نکردم از 87 آزمون شرکت کردم
سال 87 هیچی قبول نشدم چون بد انتخاب رشته کردم
سال 88 تو خدمت بودم و رشته علوم سیاسی پیام نور،
و سال 89 رشته الهیاتِ فقه و مبانی حقوق اسلامی رو
قبول شدم هیچکدوم رو نتونستم برم چون زبان انگلیسی
رو تو پیش دانشگاهی افتاده بودم و شبانه امتحان دادم،
 زبان رو قبول شدم.
سال 90 از دوباره الهیات فقه و حقوق پیام نور قبول شده
ورفتم(اونموقع ترمی 200000 نهایتا با کتابا 300000 بود)
ولی چون خودم کاری پیدا نکردم و بابامم سختش بود بده
دوباره سال 91 یا 92 دقیق یادم نیست کنکور دادم روزانه
ادبیات فارسی قبول شدم شهر خودم.
اون سال با وجود اینکه ادبیات دوست داشتم اولین باری
بود که ادبیات رو انتخاب کردم توی انتخاب رشته چون در
دولتی مصمم بودم قبول بشم به ارزش اقتصادی و مالی
رشته ها نگاه نمی کردم و پیام نور رو انصراف دادم رفتم
دولتی و مشکلاتی که از حوصله خراجه و نمیگم، باعثِ
انصرافم شد و سال 93 که مشغول به کار بودم
دوباره کنکور دادم و رشته الهیات فقه و حقوق پیام نورو
باز در همان دانشگاه قبلی قبول شدم و اواخر ترم اول،
بدون دلیل(با اتمام قرارداد پیمانکار و تعویض اون)بی کار
 شده و از دانشگاه هم انصراف دادم.
و دیگه سال 94 دیدم نه پول پیام نور دارم نه حال درس
کنکور شرکت نکردم.تا سال امسال:)
امسال هم فقط ادبیات روزانه رو زدم.
همون شهر خودم ولی قبول نشدم:(
ولی کنکور 96 میخوام همه جارو بزنم
و شاید هم زود تر از اون کار پیدا کنم
و بعدها در پیام نور ادامه تحصیل بدم.
عجب... نمی دونستم...
همه ی سال ها هم که قبول شده بودید... حیف بود که... کاش ادامه می دادید...

ولی کاملا مشخصه تواناییش رو دارید... پس امسال حتما اون چیزی که میخواید قبول میشید...
:)

البته کنکور هر سال سخت تر میشه... این رو هم در نظر بگیرید...
چشمو شبیه فیل میکشم :|

اینم قبولهههههه :| ؟
من ندیدم که... شاید خوب باشه...
واسه چشم دو تا نقطه هم میشه گذاشت :|

اوهوم قبوله :)
چشم.ممنون.
خواهش می کنم...

موفق باشید :)
اره واقعا  :دی
با  نقاشیای دوران دبیرستان و بخصوص کنکورم میتونم نمایشگاه بزنم خخخ
:)))
خب اگه امکانش هست اون عکس ها رو در قالبِ یه پست بذار ببینیم :))
من متن آهنگ مینویسم:دی
منم :)
خدا رو شکر ک دفتر کتابامون رو خونواده سرک نمیکشن 
والا اونقد پس گردنی میخورم ها  -_-
شما دانش آموز هستید یا دانشجو؟!
یادش بخیر اون دوران..
دفتر منم پر بود از هجویات :)
خیلی هم خوب :)
منم توی وبلاگم گذاشته بودم یه نمونه از هنرمندیای این مدلیم رو :))

من یکی از علایقم اینه که بتونم از روی این شکلایی که هرکسی موقع درس خوندن میکشه روانشناسیش کنم :)
عه... چرا من ندیدم پس؟! :))

چه خوب... خب منو روانشناسیم کن ببینم چطور موجودیم :))
مثل ز گهواره تا گور دانش بجوی میمونه . تازمانی که درس میخونی همراهته :)
اوهوم :)
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران 
رفتم از کوی تو لیکن عقب سر نگران 
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان با دگران ، وای به حالِ دگران
.. شهریار .. 

بقیه شو یادم نیومد :)
عالیه این ابیات :)
"شکلایی" ِ موجود در کامنت خانم آرورا رو خوندم " شکلاتی" و الآن کلی داشتم دنبال ردپایی از شکلات توی عکس میگشتم :/
:)))
بخوای شکلات هم می کشم :)
احتمالا بخاطرِ خستگیه...
الان که دسترسی به جزوه های دبیرستانم ندارم  :)) ان شاء الله تعطیلات عید  :)))
خیلی هم عالی :))
منتظرم پس :)))
طفلک دگران..
عین من^_^
واقعا...
^_^
جمعه ۶ اسفند ۹۵ , ۱۱:۲۴ منتـــظر المـهـدی۳۱۳
:-)
:)
اتاق ما هممون یه رشته بودیم،چیزی نمیفهمیدیم لبتاب رو روشن میکردیم
دشک تخت رو میزدیم کنار
لبتاب رو میزاشتیم روش
دسته بازی رو میزدیم دنگش
بزن د برو فوتبال:|
استادا رو هم فوهش میدادیم در هنگام بازی کردن:/
مدرسه هم که یادم نمیاد درس خونده باشم😁😓
:)))))
خدا حفظ کنه شما رو... کلی خندیدم...

موفق باشید :)))
من اکثرا شعر مینویسم.
موقعی که خسته میشم یا یاد نمیگیرم یه شعری که تو ذهنم بیاد رو مینویسم گوشه ی کتاب:))
یاعلی
شعر هم حسِ خوبی داره :))

علی یارت
بله ماهم اینگونه میخوندیم:))
خیلی هم عالی :))
جمعه ۶ اسفند ۹۵ , ۱۶:۴۴ علی محمدرضایی
من بیشتربهشون فکرمیکنم تا بکشم
+ِِدوم:کو پس چرا مال مانمی آد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
درباره نظر آقا علی:او -َه چه حوصله ای 10ساله داره کنکورمیده خداصبرش بده من که اگه همون سال اول قبول نشم میرم سربازی پشت سرمم  نگاه نمیکنم مگه بیکارم؟؟؟؟؟؟؟
خوبه :)
+ نمیدونم...
خب هر کس هر کاری دوست داشته باشه انجام میده... شما هم برید سربازی :))
جمعه ۶ اسفند ۹۵ , ۱۶:۴۶ علی محمدرضایی
بامهیارشجاع موافقم ولی نقاشی کشیدن ر و نه چون اصلا نقاشیی بلد نیستم که بکشم وگرنه میکشیدم
کلا پسرا با نقاشی مشکل دارن :))
آقای محمد رضایی عزیز

اتفاقا منم اولین بار قبول نشدم رفتم سربازی و باز کنکور دادم.

بعدش دیدم بیکاریه مجبور شدم کنکور بدم تا دولتی قبول بشم.
پارتی = کار

همه جا آشنا بازی شده 

چقدر خوشن اینایی که اول راهند.

یکی از همسایه ها دو سال ازم بزرگتره

به حرف و حدیث گوش داده و تو این آشفته بازار بیکاری

به مادرش گفته برام زن بگیر شاید برکت تو زندگیم اومد و کار جور شد!


الان هر کدوم از این دو(عروس و داماد) در خانه مادر و پدر خودشون هستند

و پسر به غلط کردن افتاده که این چه کاری بود چرا بی کار عقد کردم؟!

به خدا اگر این مسائل رو نمی دیدم با وجود  بیکاری ام

و با وجود تلاشهای زیادی که می کردم

الان باورم نمی شد که کار نیست.

بازم بگو _مگه بیکارم..._

التماس دعا

حق با شماست...
ناراحت نکنین خودتون رو... ارزش نداره به خدا...
سلام
جالب بود.نوشتن فکر آدمو آزاد میکنه
سلام
بله... درسته...
سلام :-)
سلام :)
هههههههههه
منم فقط چشم وابرو میکشم می کشیدممممم
همونم خوبه :))
اهوم
منم از این کارا میکنم D:
خوبه :))
سلام علیکم

اگر شما کتاب هدیه "شلیک بی گلوله" را میخواهید
سریع اطلاع دهید
http://azf06.blog.ir/post/1015

عاقبتتون بخیر بحق حضرت ابوتراب
سلام

چشم...

ممنونم...
کتاب من یکم ازین بد تر عست:)

کلا چاوشی دوسداریا:)
امیر بی گزند و اینا:)
:)

اوهوم خیلی :)
چه حس خوبی تو این پست هست:)
:))
خوشحالم که حسِ خوب بهتون منتقل شد :))
من همیشه واسه معلم تو برگه امتحان یادداشت مینوشتم حالا چه بلد بودم چه نه
بعضی وقتا خیلی براشون جالب میومد
البته هیچوقت مثل الان دیوانه وار کامنت نذاشتم
کلا عادت ندارم تو اینترنت کامنت بذارم -ولی- یعنی اصلا نمیذارم تقریبا
خسته نباشید!
همه جا کامنت می‌فرستید بعد می‌گید تا حالا جز من مزاحمِ کسی نشدید؟! :| :))
يكشنبه ۱۱ فروردين ۹۸ , ۱۳:۳۳ باربری و اتوبار آشنا

با باربری ما آسوده خاطر باشید

چهارشنبه ۱۴ فروردين ۹۸ , ۱۶:۰۸ باربری و اتوبار امانت

 با باربری ما آسوده خاطر باشید و حمل آسان تمام وسایلتان را بدون آسیب به تمام نقاط کشور حمل کنید

شنبه ۱۷ فروردين ۹۸ , ۱۷:۱۲ باربری و اتوبار آشنا

با باربری ما حمل بدون آسیب به تمام نقاط کشور را تجربه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

اشتیاقی که به دیدارِ
تو
دارد دلِ من
دلِ من داند
و
من دانم
و
دل داند
و
من

آرشیو مطالب
Designed By Erfan, Edited by a Friend Powered by Bayan