روزی روزگاری که نه من بلاگر بودم و نه بیان این بیان بود، یکی از بلاگرها که روزانه حداقل ۶۰۰ کامنت برایش ارسال میشد من را بخاطرِ باورهایم از وبلاگش بیرون کرد. روزی که تصمیم گرفتم واردِ دنیای وبلاگنویسی بشوم با خودم عهد بستم هیچوقت اجازه ندهم باورهای دیگران، سلایق و علایقشان، نوعِ نگاهشان به دنیا و به طورِ کلی چیزی جز شخصیت و نحوهی برخوردشان با دیگران در رفتارم با آنها تاثیر بگذارد. هیچ وقت نخواستم از باورهایم پتکی بسازم برای فرودآوردن بر سرِ دیگران! معتقدم آدم باید دقیقاً همان جایی باشد که دلش میخواهد و دقیقاً همان کاری بکنید که عطرِ بهشت زندگیاش را سخت در آغوش بگیرد. این که آن جای خاص کجا باشد و آن کارِ خاصتر چه باشد آدم به آدم فرق دارد. بیاید یکدیگر را با وجودِ همهی تفاوتها دوست داشته باشیم؛ ورای باورهایمان. قبول؟! :)
حرف زدن فقط و فقط با نگاه! کاری که از همان روزِ اول خوب بلدش بودی و ترجمهی تکتکِ واژههای نگاهت کاری ست که من از روزِ اول ماهرانه انجامش میدادم. من نه تنها نگاهت که موسیقیِ حاصل از خشخشِ برگهای پاییزیِ زیرِ قدمهایت را هم ترجمه میکردم اما غرور دقیقاً همان چیزی بود که مانعِ توقفم شد. رد شدن از تو عینِ خواستنت بود وقتی سلول به سلولِ دستهایم تمنای لمسِ شاخه گلی داشت که سعی داشتی از نگاهم پنهانش کنی. من از تو گذشتم اما مدام به این فکر میکردم که چه چیزِ این دخترکِ بیپروا و مغرور که حاضر است بمیرد اما همرنگِ این جماعتِ رنگباخته نشود جهانِ تو را درگیر کرده. گذشتم اما اولین احساسِ حسِ عطرِ وجودت مانعِ فراموشیِ آن لحظهی عجیب میشد. میدانی آخر اولینها همیشه دشوارند. اولین روز، اولین برخوردِ تصادفی، اولین لحظهی تلاقیِ دو نگاه، اولین تپشِ متفاوتِ قلب، اولین ترسِ حاصل از یک تجربهی خاص، اولین جمله، اولین عکسالعمل، اولین لبخندِ پنهانشده پشتِ یک چهرهی آرام، حتی اولین تصوری که از آیندهی جایگزینیِ الف به جای نون شکل میگیرید یا آخرین من به دنبالِ اولین ما، همه و همه از دشوارترین لحظههای نابِ این زندگیاند. آن روز من و تو میانِ همهی این اولینها گم شدیم. هفتمین روز از هفتمین ماهِ سال به وقتِ هفت و هفت دقیقهی صبح! لحظهای که برای اولین بار عشق توسطِ چشمانت برایم ترجمه شد...
-
آذر ۱۴۰۳ ( ۱ )
-
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
بهمن ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
آبان ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
شهریور ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
مرداد ۱۳۹۹ ( ۳ )
-
تیر ۱۳۹۹ ( ۳ )
-
خرداد ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۲ )
-
اسفند ۱۳۹۸ ( ۲ )
-
بهمن ۱۳۹۸ ( ۱ )
-
دی ۱۳۹۸ ( ۱ )
-
آذر ۱۳۹۸ ( ۳ )
-
آبان ۱۳۹۸ ( ۸ )
-
مهر ۱۳۹۸ ( ۶ )
-
شهریور ۱۳۹۸ ( ۳ )
-
تیر ۱۳۹۸ ( ۳ )
-
خرداد ۱۳۹۸ ( ۲ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۴ )
-
فروردين ۱۳۹۸ ( ۴ )
-
اسفند ۱۳۹۷ ( ۵ )
-
بهمن ۱۳۹۷ ( ۳ )
-
دی ۱۳۹۷ ( ۵ )
-
آذر ۱۳۹۷ ( ۵ )
-
آبان ۱۳۹۷ ( ۵ )
-
مهر ۱۳۹۷ ( ۵ )
-
شهریور ۱۳۹۷ ( ۷ )
-
مرداد ۱۳۹۷ ( ۷ )
-
تیر ۱۳۹۷ ( ۶ )
-
خرداد ۱۳۹۷ ( ۹ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۱۴ )
-
فروردين ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
-
اسفند ۱۳۹۶ ( ۱۱ )
-
بهمن ۱۳۹۶ ( ۷ )
-
دی ۱۳۹۶ ( ۸ )
-
آذر ۱۳۹۶ ( ۷ )
-
آبان ۱۳۹۶ ( ۶ )
-
مهر ۱۳۹۶ ( ۹ )
-
شهریور ۱۳۹۶ ( ۱۳ )
-
مرداد ۱۳۹۶ ( ۱۸ )
-
تیر ۱۳۹۶ ( ۱۲ )
-
خرداد ۱۳۹۶ ( ۲۱ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۱۶ )
-
فروردين ۱۳۹۶ ( ۱۶ )
-
اسفند ۱۳۹۵ ( ۲۰ )
-
بهمن ۱۳۹۵ ( ۱۵ )
-
دی ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
-
آذر ۱۳۹۵ ( ۱۲ )
-
آبان ۱۳۹۵ ( ۹ )
-
مهر ۱۳۹۵ ( ۴ )
-
شهریور ۱۳۹۵ ( ۲۳ )
-
مرداد ۱۳۹۵ ( ۱۷ )
-
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۲ )
-
خرداد ۱۳۹۵ ( ۳۹ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۴۳ )
-
فروردين ۱۳۹۵ ( ۶ )