وسطِ فازِ اولِ یکی از مراکزِ خریدِ شهرمون یه مغازه هست که ویترینش خیلی بانمکه. در اصل فروشگاهِ لباسهای بچگانهست اما واسه یکی مثلِ من هم لباس داره. از وقتی یادم میاد از اونجا خرید میکنم درواقع من و اون فروشگاه با هم بزرگ شدیم :) دیروز واسه خرید رفتیم اونجا. خودِ فروشنده تهران بود واسه همین برادرش فروشگاه رو میچرخوند. مهندسِ شیمیِ بیست و چند سالهای که به شغلِ آزاد رو آورده و روزانه n میلیون درآمد داره و مدرکش کاربردی توی زندگیش نداره. (علم بهتر است یا ثروت؟!) چیزی که دیروز خیلی خیلی حالم رو خوب کرد سوالِ خانمهایی بود که میاومدن واسه کوچولوهاشون خرید کنند. اکثراً بعد از دیدنِ لباسها میپرسیدند: «کارِ کجاست؟! ما جنسِ ایرانی میخوایم» و جوابِ آقای فروشنده که میگفتند: «اینجا همه لباسها برندهای خوبِ ایرانی هستند» خیلی خوبه وقتی ببینی مردم اینقدر هوای هم رو دارند. درسته که برندهای معروفِ ایرانی کمی گرون هستند اما از نظرِ کیفیت حرف ندارند. به شخصه ترجیح میدم کم اما خوب بخرم واسه همین فکر میکنم ارزشش رو داره.
یکی از بزرگترین علاقههای من خریدنِ پیراهنِ پسرونهست. دیروز دو تا چهارخونهش رو خریدم :) خوبیِ آقای فروشندهی جدید به این بود که برخلافِ بقیهی فروشندهها که وقتی میفهمند پیراهنِ پسرونه رو واسه خودت میخوای چپچپ نگاهت میکنند نه تنها با تعجب نگاه نکرد بلکه کلی هم راهنمایی کرد و خلاصه که به شدت خریدِ دیروز چسبید. (وی به شدت مشکلپسند و غیرِ قابلِ تحمل میباشد)
+ موقعِ خرید چقدر براتون مهمه چیزی که میخرید تولیدِ کشورِ خودمون باشه؟!
+ یه چیزی تو این مایهها. آبیِ عشق :) من بهش میگم دلخوشیهای کوچولو.