چون سخت بود، در دل سنگش اثر نکرد
زخم را نتوان دهان از شکوه بیداد بست
کجا دیدی که بی آتش کسی را بوی عود آمد؟!
عشق آن دلدار ما را ذوق و جانی دیگرست
کاین مدح آفتاب نه تعظیم شان توست
بدین ترانه غم از دل به در توانی کرد
از شب بستانم به سحر بسپرم امشب
دست تقدیر از تو دورم کرد
گل از شاخ چیده را مانم
نتوان بر گرفتنم از خاک
اشک از رخ چکیده را مانم
اشکم ولی! به 'پای عزیزان' چکیده ام
خارم ولی! به سایه 'گُل' آرمیده اَ َم
یکی بیاد منو نجات بده :)))
الان مسعود فراستیِ تو مغذم میگه در نیومده!! من میگم نه بّابا! درنیومده درنیومده چی در نیومده!؟ بازم شروع کردی ها مسعود خان :)))))) اما خداییش متنو انداختم تو سی پیو 56 هسته ای این در اومده ازش :)
قلمت پایدار :)
رشتت چیه ؟
-امیدوارم خوب و سرحال بوده باشید.
1- یکی از معانی " اسلام " همین توصیفی بود که شما در این پست ارایه دادید!! در فرهنگ عرب،اگر کسی حاضر می شد گرانبهاترین و عزیزترین چیزش را که معمولا " جانش " بود بدهد تا رضایت کسی را بدست آورد یا اسباب زندگی کسی را فراهم کند یا موجبات بقای چیزی را تمهید کند؛می گفتند فلانی مرتکب فعل " اسلام " شده است!!پس یکی از معانی اسلام این است که حاضر باشی جانت را که عزیزترین چیزی است که داری برای جلب رضایت خدای خالق هدیه کنی!!
2- خب،می خوای یه مدت پرسش ها را متوقف کنم!!
والله و بالله اشتباه گرا میده!!
فکر کنم یه سر هم باید بری پیش دکتر " تنظیم کننده حس گرها " (خنده)
+ آخر چرا هم چین حسی به شما دست میده؛من که کاملا راحت و ملایم می نگارم دخترجان....
2- باشد ببینم چکار میتونم بکنم>>>>
اسلام یعنی تسلیم کردن جان و وجود به محضر حق از روی ...
چه تعبیر قشنگی
ایشالا هرچی خدا صلاح بدونه
عشق را از عشقه گرفته اند.
گیاهی که در باغ در بُن درخت پدید آید و در درخت پیچد.
هم چنان می روید تا همه درخت را فراگیرد و چنانش در شکنجه کشد که در رگ درخت،نم نماند.
تا آنگاه که درخت خشک شود.
با توجه به این توصیف از عشق بود که حالت دلدادگی دو نفر نسبت به هم را عشق نامیدند؛یعنی ذره ذره وجود طرف در طرف دیگر حل می شود و چیزی از وجودش باقی نمی ماند و هر چه داشته است را به طرفش بخشیده است.
باغ سبــز عشق کــو؟بـــی منتهــاست
جز غم و شادی درو بس میوه هاست
عاشقی زیــن هـر دو حالت بــرتــرست
بـی بهــار وبـی خــزان سبـز و تــرست
چنان من و تو در اکسیر عشق حل شده ایم
که انفصــال تــو از مـن ورای ممــکن هـاست
محــور چــرخ زمـان عشق است و عشق
اصل و بنیاد جهان عشق است و عشق
فقط میشه تقریبی گفت خیلی کم.
اندیشه ها،رؤیاها،آه ها ، آرزوها و اشک ها از ملازمان جدایی ناپذیر عشق می باشند.
منم پروردگارت
خالقت از ذره ای ناچیز
صدایم کن مرا، آموزگار قادر خود را
قلم را، علم را، من هدیه ات کردم
بخوان ما را
منم معشوق زیبایت
منم نزدیک تر از تو به تو
اینک صدایم کن
رها کن غیر مارا، سوی ما بازآ
منم پروردگار پاک بی همتا
منم زیبا، که زیبا بنده ام را دوست می دارم
تو بگشا گوش دل، پروردگارت با تو می گوید
تو را در بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
بساط روزی خود را به من بسپار
رها کن غصه ی یک لقمه نان و آب فردا را
تو راه بندگی طی کن
عزیزا، من خدایی خوب می دانم
تو دعوت کن مرا بر خود
به اشکی، یا خدایی، میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات ر ا دوست می دارم
طلب کن خالق خود را
بجو ما را
تو خواهی یافت
که عاشق می شوی بر ما
و عاشق می شوم بر تو
که وصل عاشق و معشوق هم
آهسته می گویم خدایی عالمی دارد
قسم بر عاشقان پاک باایمان
قسم بر اسب های خسته در میدان
تو را در بهترین اوقات آوردم
قسم بر عصر روشن
تکیه بر من
قسم بر روز هنگامی که عالم را بگیرد نور
قسم بر اختران روشن، اما دور
رهایت من نخواهم کرد
بخوان ما را
که می گوید که تو خواندن نمی دانی؟
تو بگشا لب
تو غیر از ما خدای دیگری داری؟
رها کن غیر ما را
آشتی کن با خدای خود
تو غیر از ما چه می جویی؟
تو با هر کس به جز با ما چه می گویی؟
و تو بی من چه داری؟ هیچ!
بگو با ما چه کم داری عزیزم؟ هیچ!
هزاران کهکشان و کوه و دریا را
و خورشید و جهان و نور و هستی را
برای جلوه ی خود آفریدم من
ولی وقتی تو را من آفریدم
بر خودم احسنت می گفتم
تویی زیباتر از خورشید زیبایم
تویی والاترین مهمان دنیایم
که دنیا بی تو، چیزی چون تو را کم داشت
تو ای محبوب تر مهمان دنیایم
نمی خوانی چرا مارا؟
مگر آیا کسی هم با خدایش قهر می گردد؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی
ببینم، من تو را از درگهم راندم؟
اگر در روزگار سختی ات خواندی مرا
اما به روز شادیت یک لحظه هم یادم نمی کردی
به رویت بنده ی من هیچ آوردم؟
که می ترساندت از من؟
رها کن آن خدای دور
آن نامهربان معبود
آن مخلوق خود را
این منم، پروردگار مهربانت، خالقت
اینک صدایم کن مرا، با قطره ی اشکی
به پیش آور دو دست خالی خود را
با زبان بسته ات کاری ندارم
لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم
غریب این زمین خاکیم!
آیا عزیزم، حاجتی داری؟
تو ای از ما
کنون برگشته ای اما
کلام آشتی را تو نمی دانی؟
ببینم چشم های خیست آیا گفته ای دارند؟
بخوان ما را
بگردان قبله ات را سوی ما
اینک وضویی کن
خجالت می کشی از من؟
بگو، جز من کس دیگر نمی فهمد
به نجوایی صدایم کن
بدان آغوش من باز است
برای درک آغوشم
شروع کن
یک قدم با تو
تمام گام های مانده اش با من
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند !!!!!!!!!
ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت
با من راه نشین باده مستانه زدند
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه کار به نام من دیوانه زدند (واقعا چون فقط نمیتونن ها:)
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند (بلوک بندی :)))))))))
شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد
صوفیان رقص کنان ساغر شکرانه زدند
آتش آن نیست که از شعله او خندد شمع
آتش آن است که در خرمن پروانه زدند (فرق حوا و هو)
کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب
تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند
سابق ما میرفیم سراغ حافظ الان دیگه ایشون یه بیت میندازه تو دلمون میگه بیا بخوون :))))))))))))))
عشق محصول فرآیند تعاملی عاشق و معشوق است.یعنی برای بروز و ظهورو تولد عشق،وجود عاشق و معشوق لازم است.حال اینجا توقف نما تا پرسشی مطرح کنم:
طبق آموزه های قرآن،انسان از چند لایه تشکیل شده است؟
1-تقدم و تاخراین لایه ها چگونه است؟
2-به لحاظ اهمیت، چیدمان لایه ها چگونه خواهد بود؟
3-- خود لایه نفسانی از چند لایه تشکیل یافته است؟
4- تقدم و تاخر زیر لایه های نفسانی چگونه است؟
5- به لحاظ اهمیت،چیدمان زیر لایه های نفسانی چگونه خواهد بود؟
حالا بگو ببینم از رابطه سایبرنتیک چیزی خوندی یا شنیدی؟
لایه نفسانی
لایه جسمانی
* خب،حالا بگو هر یک از این لایه ها چه کارکردی دارند؟
هزار نکته باریکتر ز مو این جاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند !!!!!
۱- در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر «حسبنا الله و نعم الوکیل» (آل عمران ایه ۱۷۱) پناه نمی برد. در صورتی که خداوند به دنبال ذکر یاد شده فرموده است: پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج گشتند، و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسک جسند) همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زاید بر آن (سود در تجارت) بازگشتند، و هیچگونه بدی به آنان نرسید.
۲- در شگفتم برای کسی که اندوهگین است چگونه به ذکر «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» (سوره انبیاء آیه ۸۷) پناه نمی برد. زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرموده است: «پس ما یونس را در اثر تمسک به ذکر یاد شده، از اندوه نجات دادیم و همین گونه مومنین را نجات می بخشیم.» (سوره انبیاء آیه ۸۸)
۳- در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر «افوض
امری الی الله، ان الله بصیر بالعباد» (سوره غافر آیه ۴۴)... پناه نمی برد.
زیرا خداوند به دنبال ذکر فوق فرموده است: «پس خداوند (موسی را در اثر ذکر
یاد شده) از شر و مکر فرعونیان مصون داشت.» (سوره غافر آیه ۴۵)
۴-
در شگفتم برای کسی که طالب دنیا و زیباییهای دنیاست چگونه به ذکر
«ماشاءالله لاحول و لاقوة الا بالله» پناه نمی برد، زیرا خداوند بعد از ذکر
یاد شده فرموده است: «مردی که فاقد نعمتهای دنیوی بود، خطاب به مردی که از
نعمتها برخوردار بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود می
دانی امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد».
مرا می بینی و هر دم زیادت می کنی دردم
تــرا می بینم و میلم زیادت می شود هر دم
بسامانم نمی پرسی نمیدانم چه سـر داری
به درمانم نمی کوشی نمیــدانی مگــر دردم
نه راهست اینکه بگذاری مرا بر خاک و بگریزی
گــذاری آر و بازم پـرس تا خاک رهــت گـردم
فرو رفت از غم عشقت دمم دم میدهی تا کی
دمــار از مـن بـــرآوردی نمیـــگویی بــر آوردم
کشیدم در برت ناگاه و شد در تاب گیسویت
نهـادم بر لبت لب را و جان و دل فـــدا کردم
با باربری ما حمل بدون آسیب به تمام نقاط کشور را تجربه کنید
اشتیاقی که به دیدارِ
تو
دارد دلِ من
دلِ من داند
و
من دانم
و
دل داند
و
من
-
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
بهمن ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
آبان ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
شهریور ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
مرداد ۱۳۹۹ ( ۳ )
-
تیر ۱۳۹۹ ( ۳ )
-
خرداد ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۲ )
-
اسفند ۱۳۹۸ ( ۲ )
-
بهمن ۱۳۹۸ ( ۱ )
-
دی ۱۳۹۸ ( ۱ )
-
آذر ۱۳۹۸ ( ۳ )
-
آبان ۱۳۹۸ ( ۸ )
-
مهر ۱۳۹۸ ( ۶ )
-
شهریور ۱۳۹۸ ( ۳ )
-
تیر ۱۳۹۸ ( ۳ )
-
خرداد ۱۳۹۸ ( ۲ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۴ )
-
فروردين ۱۳۹۸ ( ۴ )
-
اسفند ۱۳۹۷ ( ۵ )
-
بهمن ۱۳۹۷ ( ۳ )
-
دی ۱۳۹۷ ( ۵ )
-
آذر ۱۳۹۷ ( ۵ )
-
آبان ۱۳۹۷ ( ۵ )
-
مهر ۱۳۹۷ ( ۵ )
-
شهریور ۱۳۹۷ ( ۷ )
-
مرداد ۱۳۹۷ ( ۷ )
-
تیر ۱۳۹۷ ( ۶ )
-
خرداد ۱۳۹۷ ( ۹ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۱۴ )
-
فروردين ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
-
اسفند ۱۳۹۶ ( ۱۱ )
-
بهمن ۱۳۹۶ ( ۷ )
-
دی ۱۳۹۶ ( ۸ )
-
آذر ۱۳۹۶ ( ۷ )
-
آبان ۱۳۹۶ ( ۶ )
-
مهر ۱۳۹۶ ( ۹ )
-
شهریور ۱۳۹۶ ( ۱۳ )
-
مرداد ۱۳۹۶ ( ۱۸ )
-
تیر ۱۳۹۶ ( ۱۲ )
-
خرداد ۱۳۹۶ ( ۲۱ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۱۶ )
-
فروردين ۱۳۹۶ ( ۱۶ )
-
اسفند ۱۳۹۵ ( ۲۰ )
-
بهمن ۱۳۹۵ ( ۱۵ )
-
دی ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
-
آذر ۱۳۹۵ ( ۱۲ )
-
آبان ۱۳۹۵ ( ۹ )
-
مهر ۱۳۹۵ ( ۴ )
-
شهریور ۱۳۹۵ ( ۲۳ )
-
مرداد ۱۳۹۵ ( ۱۷ )
-
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۲ )
-
خرداد ۱۳۹۵ ( ۳۹ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۴۳ )
-
فروردين ۱۳۹۵ ( ۶ )