بدبینی تا چه حد؟!

وقتی درباره ی اعتقاداتم پست میذارم، انتظارش رو دارم که بین کامنت ها، ۳ یا ۴ کامنتِ مخالف باشه! همیشه هم اینطور بوده! کسانی که بعد از خوندن این مدل پست ها توهین کردن و لغو دنبال زدن و رفتن!

تا جایی که بتونم با حفظِ احترام جوابِ توهین هاشون رو میدم و اگه لازم باشه یه وقتایی سکوت می کنم!

این توهین ها واسه پست های خاص و اعتقادی طبیعیه! اما سوالِ من اینه... واسه پست های معمولی و عادی چرا باید توهین بشنوم؟!

مثلاً پستِ دیشب! جملاتش رو اگه کنارِ هم میذاشتین کلاً دو خط هم نمیشد! چیزِ خاصی هم نبود!

بعد واسه همون دو جمله من باید متوهم خطاب بشم؟! :/

این که پنجره ی اتاقِ من باز بود و نسیمِ خنکی می وزید توهمه یا یه استکان چای؟! :)

بعد چطور از اون دو جمله اون همه برداشتِ غلط کردین که قابلِ بیان نیست؟!

پشتِ اون دو جمله چه هدفی می تونه باشه آخه؟! یا پشت کامنتی که گفته به به؟! یا هر کامنتِ دیگه؟!

چرا یه عده اینقدر سعی دارن به همه چیز با بدترین شکلِ ممکن نگاه کنن و پشت هر حرفی یه منظورِ بد ببینن؟!

بدبینی تا چه حد دوستِ من؟!

این برای چندمین باره که از این مدل پست ها برداشتِ خارق العاده و ماورایی می کنید :)


جالب این جاست که هر چی دوست دارید میگید بعد هم میگید واسه خودت گفتیم! 

من خیلی ممنونم از اینکه به فکرِ من هستین ولی من حواسم به همه چیز هست و حساس تر از شما هم هستم :)

خوب میدونم چی می نویسم! حواسم به کامنت ها و جواب هام هم هست... مخاطب های اینجا رو هم بهتر از شما می شناسم... انسان تر از تصورِ شما هستن... پس لازم نیست برادرانه و خواهرانه نگرانِ من باشین :)


آدم ها رو از روی یه مشت کلماتِ بی روح که توانایی بیانِ حالِ نویسنده ش رو ندارن قضاوت نکنین! ما یه قاضیِ دقیق و عادل داریم! :)


و در آخر باید بگم که توی این روزها بهتره در کنارِ خونه تکونی، کمی خودمون رو هم بتکونیم! دیدمون رو عوض کنیم... دست از توهین و قضاوت های بیجا و ناراحت کردنِ دیگران برداریم! با گنجینه ی کلماتِ ذهن مون هم میشه دل شکست و هم حالِ دلی رو خوب کرد...

بیایید کمی مهربون تر باشیم :)

شنبه ۲۱ اسفند ۹۵ , ۱۲:۵۸ علیرضا امیدیان نسب
حرفات خیلی عالیبودن
متاسفانه همه فکر میکنن باید تو کارا بقیه دخالت کنن
کسایی هم که دیشب بهت چیزی گفتم مشکل از خودشونه بذار هرچی میخوان بگن لیاقتشو ندارن که عصبی بشی از دستشون
خدا لعنت کنه اینجور آدم هارو
معلومه خیلی ناراحت شدی درکت میکنم
اونایی هم که بد بینن همه چیزو با نگاه خودشون می بینن و فکر میکنن همه مثل خودشونن هعیییی زمونه ی بدی شد
تو کاره خودتو کن ولشون کن:)
ممنونم...
دخالتِ بیجا...
تحمل هم حدی داره... از اون حد که بگذره دیگه نمیشه سکوت کرد...
بیشتر بخاطرِ کسانی که بهشون توهین شده بود ناراحت شدم نه خودم...
آره خب...

:)
بعضی ها حسودند وبعضی ها عقده بعضی ها هم فقط بلدند از پستهای دیگران
ایراد بگیرند وخودشون رو عقل کل بدونن.بهتره به اینجور افراد توجه نکنید.
از قدیم گفتن جواب ابلهان خاموشی است واین خاموشی پاسخی سوزانی براشون  خواهدبود .
موفق باشید .
دلسوزیِ بیجا می کنند...

ممنونم... همچنین...
شنبه ۲۱ اسفند ۹۵ , ۱۳:۰۵ شاید فردایی نباشد...
سلام
برای اون دسته از افراد متاسفم

متوهم خودشونن :| حالا هرکسی می خواد باشه!

دیدگاه خیلی خوبی دارین امیدوارم مهربونی در لحظه لحظه زندگیتون موج بزنه 
:)
التماس دعا
سلام
منم متاسفم...

:)

لطف دارید...
محتاجیم به دعا...
خودتو ناراحت نکن حواجانم ... یه وقتایی نادیده گرفتن بهترین راهه
مدت هاست نادیده گرفتم آرورا جان... ولی واقعاً برام غیرِقابلِ تحمل بود که عنوانش کردم...
توجه نکن.
به نذر مخالف اول باید فکر کرد اگه دیدی مشکلی نداری باید رد شی
همیشه توجه نکردم و رد شدم...
چی بگم دیگه؟! :/
هر چی دوست داری :)
شنبه ۲۱ اسفند ۹۵ , ۱۴:۱۰ •°*”˜♫ raha ♫˜”*°•
موافقم :)
(:
بی خیال آبجی کافر همه را به کیش خویش پندارد ! دل آبجی مو کی شکسته ؟ برم بر جونش خخخخخ
بی خیالیم آبجی :)
((((:
متاسفانه رعایت نمیکنن...
بله...
پست رو دیدم ولی احتمالاً کامنتی نذاشتم؛ یادمه از عکسش-که خیلی آرامش داشت- لذت بردم :)‌ 
ناراحتشون نباشید :)‌ اینجا وبلاگ شماست. و اگه بخواید میتونید اصلاً کامنتشون رو نمایش ندید! پس کسی حقِ قضاوتِ بیجا و حرفِ اضافه زدن نداره :)
خیلی هم عالی :)
خصوصی می فرستن جنابِ مرادی :)
بله بله درسته :)
شنبه ۲۱ اسفند ۹۵ , ۱۵:۲۸ یا فاطمة الزهراء
امان از این دلواپسان :)) 
منم کشتن :))
همش نگرانن بنده خدا ها :))
بیخیال آبجی :))
تو رو نمیدونم ولی همین چند وقت پیش واسه منم یه همچین کامنتایی رو دادن و موجبات ناراحتیمو فراهم کردن :/ ولی به قول یکی از دوستان که اینا کارشون همینه و هی تو وبلاگا می چرخن و واسه خودشون نسخه می پیچن :/ کاریشم نمیشه کرد... 
خودتو عشقه بالام جان ^_- بیخیال همشون..
نمیتونی رضایت همه رو جلب کنی :))
شده یه شغل واسه خودش :)

ممنونم محبوبه ی خودم ^_^
بله :))
داشتم فکر می‌کردم که من چه کامنتی دادم و می‌خواستم برم بنگرم که رسیدم به آخرش و دیدم بهتره نرم بنگرم چون نمی‌نگرم! :)))
فدای سرت :)
کارِت درسته :)
کامنتِ هیچ کس هیچ مشکلی نداشت آرزو جون :)

(:
لطف داری شما :)

+ همون بنده ی خدا گفته با تو صمیمی نباشم چون ممکنه پسر باشی :/ :)
سلام
مدتی پیش در مورد قدرت عظیم خداوند پستی گذاشته بودم و یک نفر نظر گذاشته بود ( زارت)، موضوع با همین نظر تمام نشد چون از لجش و خصومت درونیش با موضوع پست مذکور، نظرات مخالفی برای دیگر پستهام گذاشته بود.
خداوند انشالله به آنها بصیرت قوی تری بدهد. 
من شما را نمی شناسم اما احتمال میدهم که از جمله افرادی با ویژگی زیر باشید که چنین رفتارهایی می کنند: 
" مردم همیشه برکسی که برای زندگی اش الگوی شخصی اختیار می کند، خشم می گیرند؛ چون منش خلاف عرفی که می گزیند باعث می شود مردم احساس خفت کنند، همانند موجودات عادی."
سلام
متاسفانه این مدل آدم ها همیشه و همه جا در صحنه حاضرند... کاریش هم نمیشه کرد...

ان شاءالله...
شما لطف دارید...
واااای خدایا :))))))
شاد شدما! :)))

و من در اون لحظه این مدلی گشتم o_O
راستش رو بگو آرزو... نکنه پسری؟! :)))))
گفته بودم که!
تا قبل از دیدار با زهرای مجازی حتی ممکن بود اصغر باشم ۴۰ساله از ناکجاآباد!:دی
حالا دوباره فردی به‌نام اصغر نیاد ناراحت شه! اسم مستعار خودمه اصلا! پُستشَم موجوده!
البته جدای از شوخی میتونم به این فکر کنم که وبلاگ منو نگاه نکرده و اینو گفته که اگه دیده‌بود واضح و مبرهن بود من کی‌ام و چی‌ام! :)) و یه‌اپسیلون بهش حق میدم فقط برای اینکه در فضای مجازی همه‌چی ممکنه و از روی خیرخواهیِ بیش‌از حد اینو بهت گفته :) اما قضاوت بدون تحقیق کار درستی نیست، پس همون یه‌اپسیلون رو هم پس میگیرم.:دی
اصغر :))

درسته توی فضای مجازی نمیشه به آدما اعتماد کرد... ولی خب من دوستای مجازیِ خاصی دارم که با خوندن و دنبال کردنِ مطالب شون شناختِ نسبی ازشون دارم... پس میتونم تشخیص بدم کی دختره... کی وانمود می کنه دختره :))

و من عاشقِ اپسیلونم :)
خیلی خوشگله و به دل میشینه :دی
نظرمن کجاست؟
همین جاست آبجی :)
یکم پایین تر...
بیشتر مردم منتظر فرا رسیدن سال نو هستند تا دوباره به عادت های کهنه مشغول شوند.
                                    پائولو کوئلیو

وبلاگ نویس گرامی پاسخ خوبی دادید، ولی شما نویسنده وبلاگ هستید و این شما هستید که تصمیم می گیرد چطور بنویسید و قوه تشخیص دارید. و اینکه اگر کسی سبک نوشتار و عقایدتان را دوست ندارد اجباری به مطالعه پست هایتان ندارد.
به نظر من کسی که نمی فهمد یا نمی خواهد بفهمد، این توضیحات شما فایده ای نخواهد داشت.
جمله ی اول تون رو خیلی باهاش موافقم... مشغول شدن به عادت های کهنه...

حرفِ منم دقیقاً همینه... بارها گفتم... کسی مجبور نیست اینجا رو دنبال کنه...
درسته... ممنونم بخاطرِ وقتی که گذاشتید :)
اول که اومدم ببینم که کامنتا رو جواب دادی یانه با کامنتم مواجه شدم که یه گوشه بدون جواب مونده، خواستم بیام بپرسم از برای چه با من این رفتار رو می کنی که دستم خورد به کلید برگشت و کلا از وبت اومدم بیرون.. الان اومدم بگم که چی شده چی نشده، که دیدم خواهریم جواب کامنتمو داده :))))

همیشه جوابِ همه ی کامنت ها رو میدم... گاهی ممکنه نت ضعیف باشه و جوابم ثبت نشه ولی در حالتِ عادی هیچ کامنتی بدونِ جواب نمیمونه محبوبه جانم :)))
احتمال میدم یه چیز دیگه همون قدر ناخوب (نزدیک ترین کلماتی که به ذهنم میرسید یا اغراق آمیز بود یا دور : آزاردهنده ، ناراحت کننده ؟) باشه براتون . و اون چیزی نیست جز اشخاصی که به سرعت پسرخاله میشن !!!
اشخاصی که دوست دارند اونطور که میخوان بنویسی و رفتار کنی و حرف بزنی و حتی فکر کنی!
 نمیدانم چرا هرکس از دیگران میخواهد
ایراد بگیرد یا انتقاد کند ..‌
اول به خودش نگاه نمیکند ..
من هم نمیدونم استاد...
شنبه ۲۱ اسفند ۹۵ , ۲۰:۴۱ پرستو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
تا ما یاد بگیریم کسیو قضاوت نکنیم واقعا نمی دونم باید چند قرن دیگه بگذره 
شاید تا پایانِ حیاتِ بشر...
شنبه ۲۱ اسفند ۹۵ , ۲۰:۴۷ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
آیکون تعجب با دهان باز!!!

تا جایی که منطقی باشه، میشه جواب داد ولی از حد که بگذره. باید ندید بگیری.
حالت همیشه خوب باشه حواجان:)
:)

از حد گذشته و من خواستم تموم بشه...
ممنونم حورا بانو :)
جا داره در برابر چنین آدم‌ـهایی فقط سکوت کرد... اینجوری هم اون‌ـها دیگه شاید بیخیال بشن، هم شما درگیر حرف‌ـهاشون نمیشید! :)
خب تا به دیروز سکوت کردم... بیخیال نشدن متاسفانه!
وقتی به یه عده آدمِ خوب توهین میشه باید دفاع کرد :)
شنبه ۲۱ اسفند ۹۵ , ۲۳:۱۷ پسرک کبریت فروش
نظرات پست قبلی رو برداشتی 
منم نمیدونم جریان چی بود
 و حق با کی بوده
از پست قبلی هم برداشت بدی نمی کنم
خیلی ام قشنگه 

ولی چیزی که میدونم اینه که این که گفتین:

من خیلی ممنونم از اینکه به فکرِ من هستین ولی من حواسم به همه چیز هست و حساس تر از شما هم هستم :)

خوب میدونم چی می نویسم! حواسم به کامنت ها و جواب هام هم هست... مخاطب های اینجا رو هم بهتر از شما می شناسم... انسان تر از تصورِ شما هستن... پس لازم نیست برادرانه و خواهرانه نگرانِ من باشین :)

.
.
.
این جمله ها جمله های خوبی نیستن

ماها هرچقدرم که حواسمون باشه نباید بگیم لازم نیست کسی نگران من باشه
هممنون ممکنه یه جایی اشتباه کنیم 
انسان ممکن الخطاست

این جمله هارو انتظارشو از شما نداشتم واقعا ناراحت شدم 
من نگفتم از خطا مبرا هستم! منم بشرم! ممکنه روزی هزار بار خطا کنم!
ولی وقتی می نویسم، حواسم به تک تکِ جملاتم هست... به جواب هایی که میدم دقت می کنم...

تصور کنید من بیام وبِ شما و بگم این چه پستیه گذاشتین! اون پسته حتماً خطاب به منه! چرا کامنتِ فلانی رو تایید کردین؟! چرا به اون کامنت همچین جوابی دادین؟!

اونوقت شما چه عکس العملی نشون میدین؟! نمیگین به خودم مربوطه، وبِ خودمه؟!
يكشنبه ۲۲ اسفند ۹۵ , ۰۰:۱۶ ✿دخترے از تبارِ غرور✿
والا واسه ی منم نمیگنجه چرا بعضیا اینطورین...!!!!
:)
يكشنبه ۲۲ اسفند ۹۵ , ۰۰:۲۷ مـــحـــدثـــه ...
زیاد ناراحت نشو...
طول میکشه تا ادم ها یاد بگیرن قرار نیست در ریز و درشت زندگی مردم، دخالت بکنن ...
شما فقط لبخند بزن :-)
بخاطرِ توهین به دوستانم ناراحت شدم... واسه شخصِ خودم عادی شده این حرفا...
خیلی طول میکشه...
:)
سلام
بهتره نادیده بگیرین و فضای قشنگه وبلاگتون رو به خاطر عده ای انگشت شمار خراب نکنید...
سلام
صرفاً بخاطرِ دوستانم تذکر دادم... لطف دارید شما...
موافقم کلمات خیلی بی روح اند
هیچ حسی رو منتقل نمی کنند
ولی یه عده با این کلماتِ بی روح، حسِ ما رو قضاوت می کنند...
در صورتی که ممکنه حتی خودمون هم حسِ خودمون رو درک نکنیم...
سلام
آخر مطلبتون خیلی زیبا بود،ازینکه خونه دلمونم بتکونیم
سلام
زیبا خوندید...
فکر کنم اونا همونایی بودن که قبلا پستای اعتقادیتونو دیدن
اصولا این روشنفکرا یه جورین
تا بدونن یه نفر طرفدار دینشه بهش حمله میکنن و اصلا حالیشون نیست چی دارن میگن
اتفاقا پست خوبی بود
عجب آدمایین این روشنفکرا
موفق باشین و محکمتر از گذشته
بله همینطوره...
والا منم نفهمیدم حرفِ حساب شون چیه...

خوب خوندید...
خیلی ممنونم...
بزرگترین گناه در عالم ماده کوچکترین گناهِ عالمِ خیال است
نشنیدید میگن غیبت اشد من زنا است
هم گناه بزرگتریه هم پنهون تره هم سخت تره ترکش ولی نشدنی نیس اگه انسان رابطه نفس و رب رو درک کنه(به درستی البته)
ترک گناه در عالم خیال و روش هاش یکی از پر بحث ترین مسائل است

با محصولات ما آسایش را به ارمغان بیاورید

يكشنبه ۱۸ فروردين ۹۸ , ۱۳:۳۱ باربری و اتوبار آشنا

با باربری ما حمل بدون آسیب به تمام نقاط کشور را تجربه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

اشتیاقی که به دیدارِ
تو
دارد دلِ من
دلِ من داند
و
من دانم
و
دل داند
و
من

آرشیو مطالب
Designed By Erfan, Edited by a Friend Powered by Bayan