از ظاهر جمله هم مشخص است که این جمله برای یک نویسنده است، نه کوروش کبیر!
بر اساس اسناد و کتیبه ها از منشور کوروش اندازه یک جمله نصفه و نیمه هم نتوانسته اند ترجمه کنند؛ حال چسباندن این جملات در عصر اطلاعات و ارتباطات به او دیگر واقعا غیرقابل قبول است.
اینطور نیست...
ببخشید حوصله بحث ندارم!
حالا فرقی هم نمیکنه جمله کورش باشه یا نه... مهم اینه که جمله درستیه!
مه من به جلوه گاهی که تو را شنودم آنجا جگرم ز غصه خون شد که چرا نبودم آنجا گه سجده خاک راهت به سرشک می کنم گل غرض آن که دیر ماند اثر سجودم آنجا من و خاک آستانت که همیشه سرخ رویم به همین قدر که روزی رخ زرد سودم آنجا به طواف کویت آیم همه شب به یاد روزی که نیازمندی خود به تو مینمودم آنجا پس از این جفای خوبان ز کسی وفا نجویم که دگر کسی نمانده که نیازمودم آنجا به سر رهش هلالی ز هلاک من که را غم؟ چو تفاوتی ندارد عدم و وجودم آنجا T_T
اول باید مثل کورش فکر کنیم بعد شاید مثل هلالی فکر کنیم اگه عاشق بشیم! تو یه جا شنیدم بدون عقل نمیشه عاشق شد اول باید عاقل باشیم بعد عاشق با عقل میریم بالای کوه با هزار تا نه گفتن با عشق از اون بالا پرواز میکنیم با یک بله گفتن ولی من فکر میکردم از همین ابتدا میشه پرواز کرد مثل خل و چل های که دستاشونو وا میکنن و راه میرن و ادای پرواز کردنو در میارن تو رو که شناختم عقلم اومده سره جاش یه خورده الان میتونم به خودم و بودنم اهمیت بدم ولی تا ابد منتظر اون پرواز میمونم
And baby, for you, I would fall from grace Just to touch your face If you walk away I'd beg you on my knees to stay
Don't blame me, love made me crazy If it doesn't, you ain't doin' it right Lord, save me, my drug is my baby I'd be usin' for the rest of my life اینم یکی دیگه از ترسایِ لاولیه من