خب چرا می پرسید؟!

مکالمه من و مادر...


مادر: سلام... چیکار میکنی؟!

من: سلام... درس میخونم...

مادر: میتونی؟! احساس ضعف نمی کنی؟!

من: بله... مشکلی نیست...

مادر: به نظرت شام چی درست کنم؟!

من: نودل ^_^ (نودل دومین غذاییه که خیلی دوست دارم)

مادر: سالاد الویه خوبه؟!

من: نودل ^_^

مادر: شامی چطور؟!

من: من که شامی دوست ندارم... نودل ^_^

مادر: آبگوشت چی؟!

من: فقط نودل ^_^

مادر: برای افطار چی؟!

من: رنگینک ^_^

مادر: ژله چطوره؟!

من: رنگینگ ^_^

مادر: نشاسته چی؟!

من: فقط رنگینک ^_^

مادر: خب برو درس بخون... خداحافظ



بعد میرم خونه...

من: مامان شام چی داریم؟!

مادر: شامی :)

من: من که گفتم شامی دوست ندارم :((    

رنگینک داریم دیگه آره؟!

مادر: نه ژله درست کردم...

من:  :-/  :-/  :-/


فقط من موندم چرا هر روز مامانم نظر منو می پرسه...


شامی چیه ؟! نودل چیه؟! رنگینک چیه؟! :-/ :-/ :-/
ژله رو میدونم !
باز خوبه نظر میپرسن ! 
من اگر چیزی التماسم کنم فایده نداره...باید خودم استین بالا بزنم -_^
همشون غذا هستن!!

خب این نظر پرسیدن چه فایده ای داره دقیقا؟!
آخرش میشه همونی که خودشون میخوان :((
آشپزی خوبه ^_-
چهارشنبه ۲ تیر ۹۵ , ۱۵:۴۰ محمد * شـــــــــورگشتی *
راش اینه که آشپزی رو خودتون به گردن بگیرین... !! خخخخ
آره دیگه....
باید همین کارو بکنم....
ان شاءالله بعد کنکور....
چهارشنبه ۲ تیر ۹۵ , ۱۵:۵۱ ...بُز بُزیـ جوووووووووووونـ...
فقد میخواد بگه که میدونم توام هستی
میخواد بفهمی که نبودتو حس میکنه
چه تعبیر جالبی ^_^
ممنون
خواهش می کنم
حتما نظرت براش مهمه دیگه خخخخ
شما اینطور فکر می کنید؟!!
:)))
زیبا :|
تشکر :|
چهارشنبه ۲ تیر ۹۵ , ۱۹:۵۳ علی رضا عظیمی راد
سلام
البته مادرتون شما را خیلی تحویل میگیره...خخخخخ
حتما این پوستر زیبا را مشاهده کنید و نظر خودتون را اعلام کنید
متشکرم
پوستر/ظرف غنی

راستی مطالب پیشنهادی اون را هم حتما ببینید


سلام
خیلی :)))
سعی می کنم
دقیقا مامان منم همینطوریه میگه شام چی درست کنم..
من شامی مثلا داداشم ماکارونی مثلا بعد میریم ناهار قیمه:/
:))))))))
خوبه پس درک می کنی منو...
چهارشنبه ۲ تیر ۹۵ , ۲۲:۳۲ سیّد محمّد جعاوله
شما اگه آشپز بشید
همین کار و با اونا بکنید
ولی شورشو در نیارید
ممکن خلع درجه شید
بله حتما :)))))
عالی بود خخخخخخخ...مادراست دیگر...ولی مامان من همیییشه ازم میپرسه چی درست کنم هرچیم بگم درست میکنه😊
:)))
خب پس خوش به حالت....
پنجشنبه ۳ تیر ۹۵ , ۰۳:۰۲ یا فاطمة الزهراء
نشاسته چیه؟ o_O 
منم نودل دوست دارم :) 
میپرسن تا اگه غدایی گفتی که میشد درست کنن رو گفتی بگن نظرتو بوده بخاطر تو بوده و اینکه جزو خانواده حسابی مثلا :)) 
نشاسته یه نوع دسره....
من خیلی دوست دارم :)))
اهوم :)))
زیبااا
ممنونم
نشاسته مگه غذاست!!!!!!!!
میشه گفت دسره....
پنجشنبه ۳ تیر ۹۵ , ۲۲:۰۵ کروکودیل نیمه فمنیست
خوبه که این پستو وسط روز ندیدم...
:))
جمعه ۴ تیر ۹۵ , ۰۶:۲۳ علی-(وبگرد)گذری
به ترتیب بگم با خودم موقع خوندن این مکالمه مادر دختری چی گفتم؛
1-من که پسرم فرق میکنم ولی خودم رو مقایسه کردم با تو که دیدم اوووه چه ماه رمضونایی چه کارایی کردم مادرم نه تنها نگفت ضعف میکنی؟ میتونی ؟ بلکه گفت آفرین پسرم یه کم دیگه هم تحمل کنی افطاره از الان دارم یه چیزی حاضری درست میکنم بخوریم با هم.
2-با خودم گفتم چه خوش اشتها هم هست برای اولین بار این غذا رو که همون حلوای با مواد لازم اضافه هست خوردم تو خونه خواهرم که تازگی رفته خونه شوهر.رنگینک واقعا یه غذای پر خرجی هست که خواهرم بخاطر نداشتن مایه برای مواد لازم به خرما و شکر و آرد بسنده کرد.برای تزئینش هم کمی پودر نارگیل پاشید روش خوردیم.هه
3-خب لابد مادرت هم مثل خواهر من پول مواد لازم سفارشات سرکار الیه نداشت و فقط همون مواد رو توی خونه پیدا کردن و تصمیم گرفتن که این غذای سفارشی رو قبلا از شما بپرسن و اولا کم کم موادش رو دونه دونه در طول روزهای آتی تهیه کنند یعنی بخرند بله پول میبره همینطوری که نیست درسته پول ازت نمیگیره بخاطر سفارشت مثل رستوران ها ولی زمان میبره موادش رو یکی یکی تهیه کنه.
من یادمهع مادرم بچه که بودم مثلا میگفتم مامان امروز روز معلم بود بچه ها هر چی خوراکی بود آوردند و کیک هم خریدن ولی من هیچی نبردم.مادرم از سال بعدی همیشه برای اون روز ده روز زود تر اینقدر به بابا اصرار می کرد که شکر بخر نمیدونم آرد باید بگیری از نونوایی مثلا مواد دیگه رو میگفت و دوننه دونه قناعت میکرد و قایم میکرد تا بابا نفهمه و قر نزنه که چرا برای غریبه ها میخواد کیک بپزه ببرم خلاصه که خون دل ی خورد تا من افسوس سال قبل رو نخورم.
مادرت هم شاید میخواد رنگینک رو تو روزای بعد یا شاید ماه رمضون بعدی درست کنه.

راستی این رو هم بگم این نوع ماکارونی هم همون ماکارونی هست و از اونجایی که علاقه شما رو در پست اینو دلم میخواد دیدم و اصرارتون روی این غذا خب مادرت هم خسته میشه دیگه هی بهش میگی ماکارونی ببز یعنی چی اصلا همش که نمیشه یه نوع غذا خورد اصلا از این لحاظ هم من بهش حق میدم.

در کل نمیگم برو کار سنگین کن که من از خر کاری به هیچ جا نرسیدم خداوکیلی شیر زنی اگر با این همه وسائل حواس پرت کن بشینی مثل بچه آدم درس بخونی مثل من بدبخت نشی و یه کاره ای بشی من جات بودم تا دکترا میخوندم با این روندی که غذا حاضر و محبت و مکالمه ای هنوز هست و امیدوارن پدر و مادر بهت.
و من که درس رو ول کردم و دوباره از این 27 سالگی میخوام شروع کنم نه ولی خواهرم رو در مقام مقایسه با تو بزارم چون درس نخوند زود شوهرش دادن و الان هم مخش نمیره به درس و همش نگران اینه که شهریه ای که میده مبادا از خرجی خونشون کم کنه دیگه نمیدونم چجوری بگم ولی من جات باشم فقط میشیم میخونم و هر شب میگم خدایا شکرت که مامانم هنوز هست و برام غذا میپزه و منم راحت میخورم و میگم دمت گرم و باز میخونم و میخونم و میخونم تا یه خرپولی کله گنده ای دکتر مهندسی چیزی بشم پس فردا بهم افتخار کنند و سر راحت رو بالش بذارن و خدای نکرده بعد از صد و دویست سال راحت از دنیا برن..
ای بابا حرف زیاده واسه گفتن اما تا همینجاشم از محدوده یک نظر خارج شدم.ببخشید.التماس دعا.یا حق.
خسته نباشید واقعا.....
قبل ماه رمضون کلی نودل خریدیم!
مواد لازم برای رنگینک هم داریم!
ولی مامانم از نودل خوشش نمیاد برای همینم درست نمی کنه!
رنگینک هم زمان میبره! مامانم معمولا به خواهرم میگه درست کنه!

کلا دلیلی برای مقایسه نمی بینم!
جمعه ۴ تیر ۹۵ , ۰۶:۴۱ علی-(وبگرد)گذری
دوباره ببخشید یه چیزی جا افتاد در مورد سوم.
اولا رو که گفتم دوما هم این بود: شاید میخواد بعدا دُرست کنه که سوپرایز بشی:)
امیدوارم ناراحت نشده باشی از قضاوتم و حرفایی که با خودم زدم و در نظرم آوردم
موفق باشی خواهر خوبم.خدا توفیق بده باقی روزه هات هم به همین خوبی بگیری
توی کنکورت هم موفق بشی.منم امسال با این سن 27 سالم کنکور دارم هههههه
شب قدر من رو از یاد نبری و دعا کنی حتما. :)
حرفی ندارم.....

ممنونم.... شما هم موفق باشید....
همه مادرا همینن:))
:))
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
اینقدر خنده داشت؟!
این منم، بیدار، از هول گناه
مى‌کنم، بر آسمان شب، نگاه
این منم، از راه دور افتاده‌اى
رایگان، عمر خود از کف داده‌اى
این منم، در دست غفلت‌ها اسیر
اى خداى مهربان، دستم بگیر
زیبا بود متشکرم
خواهش می کنم
چه روایت آشنایی...:)

سلام

وصیت نامه امام علی (ع) را می توانید از لینک زیر مطالعه فرمایید

وصیت نامه امام علی (ع)

اشتراک گذاری این مطلب موجب خوشحالی ماست

التماس دعا

فکر کنم وقتشه آشپزی رو یاد بگیرید :)
:)
خخخخخخخخ این بساط همه ی ماست
البته من الان تنها زندگی میکنم
هر چی دوس دارم درست میکنم ولی اصلا حوصله آشپزی ندارم
خیلی وقت گیره! آخرش هم خوب در نمیاد خخخخخخخ
بیشتر آرد تفت داده و زنجبیل و شکر دوست دارم یه بار درست میکنی میمونه وقتی حوصله نداری آشپزی کنی میخوری خیلی ام باحاله
اصلا از غذا های ایرانی خوشم نمیاد بیشتر از آدم انرژی میگیره تا انرژی بده
تازه همش توش چیزای مونده میریزن که اصلا خوب نیست واسه دستگاه گوارش

من مثلِ شما فکر نمی‌کنم

با محصولات ما آسوده خاطر باشید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

اشتیاقی که به دیدارِ
تو
دارد دلِ من
دلِ من داند
و
من دانم
و
دل داند
و
من

آرشیو مطالب
Designed By Erfan, Edited by a Friend Powered by Bayan